جالبز/ خاطره ای از حمیدرضا ترکاشوند در مورد انتخاب نامش:
من حمیدرضام
قرار بود اسمم شهاب باشه
زمانی که مادرم من رو دو ماه بارداربودن شبی خواب امام رضا رو میبینن که در صحن حرم به مادرم میگن اسم پسرت رو بذار رضا…
با توجه به اینکه پدرمرحومم اسمشون رضا بود مادرم میگن آخه اسم پدرش رضاس..
امام رضا میگن پس اسمی بذار که رضا داشته باشه…
مادرم وقتی صبح خواب رو برای پدرم تعریف میکنن پدرم میگه از کجا معلوم که پسر باشه(اون موقع سونوگرافی انقدر پیشرفته نبوده، که مادرم میگن من به خوابم ایمان دارم…
و من اسمم میشه حمیدرضا
من هیچوقت عقایدم رو به کسی تحمیل نکردم وبه عقاید آدمها تا زمانی که به دیگران وخودشون ضربه نزنه وعاری از جهل باشه احترام میذارم چون قد این نیستم که بخوام چیزی به کسی بگم یا نه ،چون انبار اشتباه وگناهم
از وقتی عقلم رسید امام رضا برام رفیقیه که همیشه هوام رو داشته…
ببخشین اگه خیلی دلی وساده نوشتم..

موسیقی: آریا عظیمی نژاد
شعر: محمد سادات اخوی
آواز: ترکاش