موسیقی ما/میگویند موسی (ع) نزد کاهنان مصری تعلیم موسیقی دیده بود؛ شاید به همین دلیل است که قوم یهود، از قدیمیترین قومهای دارای آوانگاری موسیقی است و معروف که قدیمیترین شیوههای موسیقایی در سنت یهود است. تعدادی از بزرگترین چهرههای موسیقایی ایران چون داوود شیرازی (استاد ردیف)، اسماعیل شیرازی (استاد بزرگ تار)، یحیی زرپنجه (هارون جزاسند)، موسی خان کاشی، یونس دردشتی و سلیمانروحافزا یهودیاند و در این میان «مرتضی نیداوود» معروفترینشان.
پدر «مرتضیخان»، «بالاخان» تنبک میزد و او بود که فرزند را به سمت موسیقی تشویق کرد. هنوز کودک بود که پدر، آموزشِ او را شروع کرد و بزرگتر که شد، به خدمتِ «آقا حسینقلی» رسید و دورهاش که تمام شد؛ نزدِ «درویشخان» رفت و تمامِ عمر ارادتی ویژه به او داشت، آنقدر که بعد از فوتِ استاد، او با همراهی «عارف قزوینی»، مجلس یادبودی برای چهلمین روزِ درگذشتش برگزار کرد و خودش به همراه رضا محجوبی نواختند و طاهرزاده و دوامی هم خواندند و درآمدش را دادند پای بدهیهای درویشخان.
«نیداوود» را اما با «مرغ سحر» است که میشناسند؛ اگر او هیچ کارِ دیگری هم در موسیقی ایران نمیکرد؛ همین قطعه کفایت میکرد برای آنکه یکی از مهمترین چهرههای قرنی باشد که گذشت، «مرغ سحر» را اولین بار «ملوک ضرابی» اجرا کرد و بعد از آن «قمر». طبقِ آنچه خودش گفته، آهنگ این قطعه را 20 مرتبه برای «بهار» مینوازد و ملکالشعرا آن را حفظ میکند و بعد آن شعر را مینویسد. این قطعه سالها مهجور بود تا در دههی 50 و بعد از شکلگیری دوبارهی ترانههای اعتراضی دوباره جان گرفت و بعد از انقلاب هم برای اولین بار در سریال «هزاردستان» اجرا شد، جایی که اسماعیل محمدی در نقش استاد گلبهار و با گویندگی ناصر طهماسب این تصنیف را اجرا کرد. «مرتضیخان» میگفت: «شعرِ این قطعه نه شاد است و نه غمگین. اما به نظرِ من شعر بایستی شاد باشد، حالا همهی شعرها شده شکایت، همهاش شده بدبختی. مثلا میگویند دیشب آمدم نبودی. به درک که نبودی. آخر این چه بدبختی است که درست کردهاید!»
او نوازندهای چیرهدست بود و میگویند وقتی در باغ صاحب جم، تار مینواخته، بلبلی آمده و روی دستهی سازش نشسته است؛ ماجرایی که البته خودش تکذیب میکرد و میگفت: «آن بلبل روی دستهی سازم ننشت. فقط خیلی نزدیک آمد. آنها که داشتند گوش میکردند، به خواننده اشاره کردند که دیگر نخواند. من تار نواختم و بلبل هم جواب میداد. مثل یک سوال و جواب.»