جالبز/ خیلی دعا کردم نشد مشکو بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم رفتم که برگردم نشد♪♪
چشمام نمی بینه داداش بدجوری دستام خاکیه♪♪
هر کار میشد کردم نشد شرمنده مشکم خالیه
 
از ناقه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد♪♪
دندون گرفتم عشقت رو سینه سپر کردم نشد♪♪
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد
خیلی دعا کردم نشد مشکو بغل کردم نشد
داداش حسین شرمندتم رفتم که برگردم نشد♪♪
چشمام نمی بینه داداش بدجوری دستام خاکیهر
هر کار میشد کردم نشد شرمنده مشکم خالیه
 
از ناقه افتادم زمین دستام برام کاری نکرد
تا خیمه ها راهی نبود مشک آبروداری نکرد♪♪
دندون گرفتم عشقت رو سینه سپر کردم نشد♪♪
خواستم علمداری کنم رفتم که برگردم نشد
رفتم که برگردم نشد