موسیقی ما/ این مردمانی که امروز سیاه‌پوشِ غمِ شمایند و با حالتی معلوم از دور ضریح‌ تان را طواف می‌کنند، دستان‌شان التماس مقدر، چشمان‌شان منظره سیل اندوه، آرزوهای‌شان در حسرت‌های بی پایان جهان، درو شده است. این مردمان که شما آبروی‌شان هستید، این روزها درد بسیار دارند و در دل می‌خوانند: «پناهمان ده، ای زهر چشیده‌ی زخمی/ بغض آورده‌ایم، درد آورده‌ایم، زخم آورده‌ایم/ شکوایه و درد دل آورده‌ایم» شما پناهِ ما باشید در ناگهانِ تنهایی. ما را دریابید که ما زمین‌گیرانِ نامستجاب نباشیم. ما عذری نداریم برای خطاهای مشدد، اما گواه فراوان داریم برای سخاوت و رحمت‌تان. پس ما را بخوان که: «غریبی تو آنجا، من اینجا غریب.»
آنچه را که می‌شنوید، «محمد اصفهانی» بر اساسِ شعری از زنده‌یاد «اسحاق انور» و تنظیم حمید اکبرزاده خوانده است.

برای‌مان بنویسید که در این روز از شاهِ خوبان چه می‌خواهید؟