انشا در مورد کرونا در بند بند خود با یادآوری ضرورت در خانه ماندن و کمک به قطع زنجیره کرونا همراه است و جای دارد که هر یک از ما این توصیه‌ها را جدی بگیریم.

دو نمونه انشا در مورد کرونا ؛ انتقادی و تعریف یک اتفاق تلخ

 

جالبز | دسته سرگرمی – انشا در مورد کرونا را نمی‌توان هرگز با تعریف یک خاطره شیرین همراه ساخت، اما می‌توان سطرها و صفحات زیادی درباره لزوم رعایت توصیه‌ها، قرنطینه و جلوگیری از شیوع آن نوشت. انتظار داشتیم که تمام معلم‌ها و دبیرها از دانش آموزان یک انشا در مورد کرونا بخواهند، شاید با نوشتن درباره آن، بیشتر این بیماری و ویروس را جدی بگیریم. کرونا! واژه‎ای که این روزها بارها و بارها جستجو شده و در هر محفل و هر جایی، در مورد آن صحبت می‌شود. بعضی آن را به شوخی می‌گیرند و بعضی استرسی دائمی در مورد آن دارند، اما تصویر غم‌انگیز جان باختگان آن، از شوخی یا استرس‌ها فراتر می‌رود. کرونا تا کی ادامه دارد؟ این سوالی است که هنوز نمی‌توان به آن جواب داد، اما می‌دانیم چطور باید شدت آن را کم کرد. در ادامه به دو نمونه انشا در مورد کرونا می‌پردازیم که به دو صورت تعریف یک اتفاق تلخ و نیز انتقادی نوشته شده‌اند.

 

انشا در مورد کرونا

انشا انتقادی درباره کرونا

بند مقدمه (زمینه‌سازی)

جهان در هم ریخته و مردم در کشورهای مختلف، چون برگ‌های پاییزی بر زمین می‌ریزند و جان خود را بر اثر یک ویروس میکروسکوپی کوچک که می‌توانست سرماخوردگی جزئی در پی داشته باشد، از دست می‌دهند. دولت‌ها قوانین سخت‌گیرانه از منع عبور و مرور در شهرها وضع کرده‌اند و برخی مردم کشور من هنوز در حال تلاش برای خرید و مسافرت‌های بهاری خود هستند!

بندهای بدنه (متن نوشته)

باور نمی‌کنم که وقتی فرشتگان سفید پوش یکی پس از دیگری در بیمارستان‎ها جان خود را بر اثر ابتلا به کرونا از دست می‌دهند، هموطن دیگری در جاده چالوس در تلاش برای عبور از ماموران و رسیدن به تکه‌ای دیگر از خاک همین سرزمین بوده که در چنگال ویروس کرونا گیر کرده است. باور نمی‌کنم که مردم در خیابان‌ها به گشت و گذار آمده و حتی آن‌هایی هم که نیاز مبرم به خروج از خانه نداشته‌اند، در فروشگاه‌ها، مراکز خرید و غیره با بی‌تفاوتی کامل به دنبال کارهای روزمره خود هستند.

گویا کسی توجهی به فوت‌های پی در پی بر اثر کرونا ندارد. فوت‌هایی که به راحتی می‌شد جلوی هر یک از آن‌ها را گرفت. فوت‌هایی که جان‌هایی عزیز را گرفت و خانواده‌هایی را در نقطه نقطه ایران زمین، به سوگی تلخ و ساکت نشاند. سوگ‌هایی که تسکین نیافته و به این زودی‌ها نیز تسکین نخواهند یافت. چه اتفاقی افتاد که جان ما تا این اندازه بی‌ارزش شد! چه اتفاق افتاد که دیگر نه از جان خود می‌ترسیم و نه برای جان دیگران ارزشی قائل هستیم!

کودکان زیادی در حال از دست دادن پدر یا مادر خود هستند و باید از این پس عمری را در اندوه نبود مادر یا پدر به سر کنند. مادرهای زیادی فرزندان خود را از دست می‌دهند. برادرها، خواهرها، همسرها، مادربزرگ، پدربزرگ و … در حال رفتن از میان ما به خاطر سهل انگاری‌های دسته جمعی هستند که گویا خیال ترکشان را هم نداریم. به نظر می‌رسد هر آن قدر که سایه مرگ بیشتر به ما نزدیک می‌شود، اشتیاق ما برای قدم زدن در بستر آن، بالاتر می‌رود. اگر بنی آدم اعضای یکدیگرند و اگر جان شیرین عزیز است، این مردم، من و تو، در خیابان‌ها چه می‌کنیم؟

بند نتیجه‌گیری (جمع‌بندی)

کاش بیاییم برای یک بار هم که شده، دست به دست هم داده و یک تصمیم جمعی و خردمندانه بگیریم. کاش دلمان به حال جان عزیزان خود و جان عزیزان همه بسوزد. کاش از این همه مرگ‌های جانسوز، جلوگیری کنیم. کاش بدانیم که باز کردن درب خانه و بیرون رفتن، درست به معنای راه دادن مرگ، شیون، سوگ و عزاداری طولانی به داخل خانه است. ویروس کشنده کرونا، جهان را تسخیر کرده است، در خانه بمانیم!

 

۲ نمونه انشا در مورد کرونا ؛ انتقادی و تعریف یک اتفاق تلخ

 

انشا تعریف یک اتفاق تلخ از بیماری کرونا

بند مقدمه (زمینه‌سازی)

کوچک و بزرگ هر روز می‌شنویم که ویروس کرونا در ایران و در سطح جهان، تا چه اندازه کشته گرفته است. اما باور نمی‌کردم که صدای شیون از مرگ کرونا را در نزدیکی خود بشنوم. باور نمی‌کردم که این می‌تواند تا این اندازه نزدیک و واقعی باشد. گویا اخبار برای من از سیاره‌ای دیگر مخابره می‌شد، اما صدای شیون مریم، دوست نزدیک و همسایه ما، مانند پتکی بر سرم کوبیده شد و باور کردم که کرونا در همین نزدیکی است.

بندهای بدنه (متن نوشته)

می‌دانستم که خانواده مریم علی‌رغم شنیدن نکات مهم در خصوص خارج نشدن از خانه برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، بارها و بارها منزل را ترک کرده و حتی چند بار میهمانی‌های کوچک و دورهمی در منزل خود برگزار کرده بودند. اما فکرش را هم نمی‌کردم که این رفتارها، سرانجام باعث شود تا مریم، دوست نزدیکم، مادر و پدرش را از دست بدهد. این اتفاقی سخت وحشتناک بود که دختری نوجوان در یک زمان هر دوی والدین خویش را از دست بدهد.

باور نمی‌کردم، اما این موضوع واقعیت داشت. پدر و مادر مریم به ویروس کرونا مبتلا شده و او هر دوی آن‌ها را بر اثر ابتلا به این ویروس از دست داد. اگر چه خود او نیز دوران سختی از بیماری را سپری کرد، اما به دلیل سن کم و قوای بدنی، توانست بر بیماری غلبه کند. چه سود که این غلبه بر بیماری و زنده ماندن مریم، اگر چه جای شکر خداوند دارد، اما زندگی بدون پدر و مادرش از این پس، اندوهی بزرگ و غم تنهایی طولانی مدت به همراه دارد.

چه تنهایی و سوگواری طولانی که حتی نمی‌توانیم درب خانه‌اش را زده و برای دلداری نزد او برویم. این اتفاق به راحتی می‌توانست رخ ندهد و اکنون پدر و مادر مریم در سلامت کامل کنارش باشند. چیزی که اگر توصیه‌های پیشگیری از کرونا را جدی گرفته بودند، به راحتی می‌توانست دفع شود. کافی بود که خانواده مریم، در خانه مانده و برای این حجم از کارهای غیرضروری و دید و بازدید، با سایر افراد و محیط‌های احتمالا آلوده در تماس قرار نمی‌گرفتند و توصیه های بهداشتی این روزها را رعایت می‌کردند.

بند نتیجه‌گیری (جمع‌بندی)

اگر چه اکنون دیگر زاری و تنهایی مریم، درمانی جز گذشت زمان ندارد و او حتی قادر نیست که روند طبیعی سوگواری را طی کند، اما آرزو می‌کنم که دیگر دوستان و آشنایان و به طور کلی تمام مردم جهان، با جدیت کامل با این موضوع روبرو شوند. جدی گرفتن ویروس کرونا و قطع زنجیره آن، تنها راهی است که برای از دست ندادن عزیزانمان پیش رو داریم.

 

دو نمونه انشا در مورد کرونا ؛ انتقادی و تعریف یک اتفاق تلخ

 

سخن پایانی

شما چه نظری درباره رفتارهای مردم در دوران شیوع ویروس کرونا دارید و خود چطور برای کمک به قطع زنجیره انتقال کمک کرده و می‌کنید؟ نظرات خود در این خصوص با ما و دیگر خوانندگان جالبز در میان بگذارید. همین طور توصیه می‌کنیم باحال ترین اشعار و جملات طنز کرونا را نیز بخوانید و کمی از فضای تلخ این روزها فاصله بگیرید.

منبع: ستـــاره

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *