جالبز/ گزارشگر برنامه صبحی دیگر از شبکه آموزش، در آیتمی تولیدی و نه زنده، در کنار آرامگاه عطار نیشابوری، شعر مشهور مولانا را به عطار نسبت میدهد.
این گزارشگر در آیتمی تولیدی و نه زنده، در کنار آرامگاه عطار نیشابوری میگوید:
شعر “هفت شهر عشق را “عطار” گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچهایم” معروفترین شعر “عطار” است!
عجیب است که حتی بازبین و ناظرپخش، متوجه این خطای ادبی فاحش نشده اند.
عطار دوستداران بسیاری دارد و شاید بیش از همه این مولاناست که هواخواه اوست و در شاعری و اندیشه های عرفانی از او پیروی می نماید. چنانکه گوید:
هفت شهر عشق را عطار گشت**** ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم
مولوی نه در این یک بیت بلکه در جای جای آثار خود از عطار به نیکی یاد کرده و بی هیچ اغراقی او را می ستاید؛ چراکه شاید ارزش وجودی آثار خود را وام دار این شاعر و عارف بلندآوازه نیشابوری می داند. معروف است که بهاءالدین محمد –پدر مولوی- در مهاجرت خود، زمانی که از نیشابور می گذرد به ملاقات عطار رفته و عطار نسخه ای از کتاب «اسرار نامه» خود را به مولوی که در آن زمان خردسال بود می بخشد. هرچند که این داستان در منابع مهمی چون «مناقب العارفین افلاکی»، «رساله فریدون سپهسالار» و «ولدنامه» نیامده و به صحت صد در صد آن باید شک کرد اما با تمام تشابهات و تفاوت ها، بی شک مولوی نسخه اسرار نامه و دیگر آثار عطار را سرمشقی برای سرایش «مثنوی معنوی» و کتاب های دیگر خود قرار داده است. افلاکی نقل می کند که: «روزی حضرت مولانا دوات و قلمی خواسته، برخاست و برد در باغچه مدرسه این ابیات را نبشتن فرمود:
خطاب حقّ و بنده هر دو بشناس که تو هو گویی و حق ایّها النّاس
خوشا هایی ز حق، وز بنده هویی میان بنده و حق، های و هویی
نبیند مرد خودبین پادشا را انین المذنبین باید خدا را
درین ره نیست خودبینی خجسته تنی لاغر، دلی باید شکسته»
که این ابیات از اسرارنامه عطار است. علاوه بر این بنابر تحقیقات استاد فروزانفر مأخذ قسمتی از داستان های مثنوی شریف نیز برگرفته آثار منظوم عطار است.