اعتماد/ ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۲ بدون اطلاع قبلی وارد شهر پیکالیووا شد که در آن زمان دچار بحران اقتصادی بود. پوتین با استفاده از خشم کارگران شهر، مدیران و سرمایهداران یکی از کارخانههای بزرگ شهر (UC Rusal) را در جلسهای گرد هم آورد و آنها را با الفاظی چون «سوسک»، «بیکفایت» و «بیمسئولیت» تحقیر کرد.
ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۱۲ بدون اطلاع قبلی وارد شهر پیکالیووا شد که در آن زمان دچار بحران اقتصادی بود. پوتین با استفاده از خشم کارگران شهر، مدیران و سرمایهداران یکی از کارخانههای بزرگ شهر (UC Rusal) از جمله اولگ دریپاسکا، یکی از متنفذان (الیگارشهای) ارشد روسیه را در جلسهای گرد هم آورد و پیش از وا داشتنشان به امضای تعهدنامه برای بازگشایی کارخانه، آنها را با الفاظی چون «سوسک»، «بیکفایت» و «بیمسئولیت» تحقیر کرد و این افراد را مسئول گروگان گرفتن هزاران کارگر دانست.
یکی از مشکلات ساختاری نظامهای اقتدارگرا این است که با از میان بردن جامعه مدنی و نهادهای آزاد و مستقل، به عنوان واسط و میانجی بین حاکمان و مردم، دخالت مستقیم رهبران سیاسی را در مشکلات خرد اقتصادی با هدف نجات اقتصاد ضروری مینمایاند.
این در حالی است که با تضعیف هرچه بیشتر نهادها و اصناف مستقل، عملاً امکان تحقق عدالت اقتصادی و شغلی به التفات و اراده رهبران وابسته میشود، و مشکلات ساختاری به «افراد» محدود خواهد شد. در چنین شرایطی هرگونه بهبود احتمالی در وضعیت اقتصادی نیز به دلیل وابستگی آن به «افراد»، شکننده و مقطعی خواهد بود.