حامی هنر زندگی/ “هیچ احساسی به شوهرم ندارم. دیگر دلبسته زندگی مشترک نیستم. شوهرم را دوست ندارم”. این ها جملاتی است که مانند یک زنگ خطر، هشدارهای جدی می دهد. اگر حتی این جملات را در ذهن خود تکرار و مرور می کنید، مراقب باشید. به لبه پرتگاه سقوط زندگی عاطفی و مشترک خود نزدیک شده اید. زندگی مشترک بر مبنای عاطفه و علاقه استوار است. اگر به مرحله ای رسیده اید که چنین افکاری در ذهن شما موج می زند، قبل از اینکه دیر شود، به فکر راه چاره باشید. تسلیم چنین ذهنیت ها و احساسات منفی در زندگی مشترک خود نشوید. مسلما در پس چنین جملات ناامید کننده ای، سیلی از مشکلات و اختلافات وجود دارد، اما نباید به راحتی تسلیم شد. زندگی مشترک فعلی شما، روزی با عشق و امیدهای بسیار آغاز شده است. پس برای حفاظت و پاسداشت آن افکار منفی را از خود دور کنید و به فکر تحکیم روابط زناشوئی خود باشید.  
 

احساس داشتن به همسر چیست و چگونه تعریف می شود؟
شگفت انگیزترین رابطه انسان ها با یکدیگر، رابطه زناشوئی است. یک ارتباط منحصر به فرد که تنها ضامن دوام آن، عشق و علاقه زن و شوهر نسبت به هم است. در دنیا هیچ ارتباط عاطفی بین انسان ها را نمی توان با رابطه زناشوئی مقایسه کرد. در این رابطه زوجین، متعهد و مسئول تمام خواسته و نیازهای یکدیگرند. از نیازهای مادی و جنسی گرفته تا نیازهای عاطفی و معنوی یکدیگر.
در زندگی زناشوئی عواطف و احساسات طرفین در تقابل با یکدیگر قرار دارد. در حالت طبیعی و یک ارتباط عاطفی سالم، زمانی که دو نفر عهد و پیمان زناشوئی با هم می بندند، در رابطه با مسائل عاطفی باید نسبت به تمام دنیا چشم پوشی کنند. گویی که به یکباره دنیا خالی از سکنه شده و همین دو نفر ساکنان کره زمین هستند. با جاری شدن خطبه عقد، تعهد و تاهل آن ها آغاز می شود. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره پایداری در زندگی زناشویی کلیک کنید.
احساس داشتن به همسربه همین معناست. به بیان ساده یعنی اینکه؛” چشم های من جز تو کسی را نمی بیند و تو تمام آمال و آرزوی من هستی.برای عشق ورزیدن و نیازهای امروز و فردایم، فقط تو را دارم و به تو دل می بندم  و برای رفع نیازهای تو، همیشه در کنارت خواهم ماند.” اگر غیر از این باشد، باید نسبت به آن رابطه تجدید نظر کرد.منظور از احساس داشتن صرف موارد جنسی نیست. بلکه تمام ابعاد عواطف انسانی را در بر می گیرد. از جمله دوست داشتن و علاقمند بودن، در کنار یکدیگر اوقات خوشی را گذراندن، نسبت به یکدیگر دلواپسی های عاشقانه داشتن، برای موفقیت یکدیگر تلاش کردن و….. صدها احساسات زیبای مشترک دیگر.

 اینفوگرافیک هیچ احساسی به شوهرم ندارم
  

 هیچ احساسی به شوهرم ندارم  | انکار تمام عواطف و احساسات زنانه
مبنای یک ازدواج سالم این است که زن و شوهر با میل و رغبت خود، قدم در مسیر زندگی یکدیگر گذاشته اند. بنابراین انتظار می رود که نسبت به هم عشق بورزند و یکدیگر را دوست داشته باشند. یا به تعبیری، نسبت به هم احساس داشته باشند و در قبال هم خنثی نباشند. اما گاها این جمله از زبان بعضی از بانوان شنیده می شود :” من هیچ احساسی به شوهرم ندارم” . وقتی در جلسات مشاوره پای صحبت آن ها می نشینید، مشاهده می کنید که هر کدام دریایی از اختلافات ریز و درشت، آشکار و نهان، منطقی و یا غلط و نابجا را در مورد روابط زناشوئی خود بیان می کنند.
در واقع جمله ” من هیچ احساسی به شوهرم ندارم” یک جمله اعتراضی همراه با خشم و ناراحتی است که زن منکر تمام عواطف خود نسبت به همسرش می شود. زنان سراپا احساس هستند و بیشتر از اینکه در دنیای واقعی زندگی کنند، در دنیای احساس و عاطفه عمر می گذرانند. یک زن وقتی چنین جمله سنگینی را بر زبان می آورد، یعنی بسیار آزرده تر و خسته تر از آن است که مشکلات را بازگو کند. او با این کلام اعتراض آمیز، میزان دل بریدن از همسر و زندگی عاطفی اش را به ساده ترین شکل ممکن بیان می کند.متخصصین روان درمانگر با شنیدن چنین جملاتی ابتدا به دنبال ریشه و علت بیان این جمله می گردند.

نشانه های آشکار سردی و دلزدگی زنان در زندگی مشترک
یک نکته کاملا مشخص است که؛ سردی و بی احساسی در یک رابطه، یک شبه و یک روزه اتفاق نمی افتد. سردی رابطه ممکن است در طول سالیان و بسیار نامحسوس شکل بگیرد. رفتارهایی که نشاندهنده سردی زن در یک رابطه است ممکن است نسبت به اشخاص مختلف، متفاوت باشد. اما در بیشتر مواقع اشتراکاتی در این رفتارها دیده می شود.

عدم تمایل به برقراری رابطه جنسی
عدم تمایل به همصحبتی و تفریح و مسافرت با همسر
افسردگی و روحیه ای  شکننده و حساس
دوری از برقراری ارتباط با خانواده همسر
بی انگیزگی در انجام امورخانه
مشاجره های متعدد و طولانی
عدم تفاهم و عدم تمایل به مشارکت با شوهر در مسائل کوچک و بزرگ زندگی
  علت و عوامل دلزدگی و سرد شدن زنان
عوامل متعددی می تواند علت سرد شدن و بی احساس شدن زنان نسبت به همسرانشان باشد. در ادامه به چند نمونه شایع می پردازیم.

1 ــ هیچ احساسی به شوهرم ندارم زیرا همسرم به من بی توجه است
در بعضی از مواقع مردان تصور می کنند که فراهم کردن رفاه مادی و مایحتاج زندگی نهایت لطف و محبت در حق زنان است. به همین دلیل در ابراز علاقه و توجه معنوی به همسر خود، ضرورتی احساس نمی کنند ویا در مواقعی مقاومت هم می کنند. در چنین شرایطی احساسات زنان سرخورده می شود. به گونه ای که باعث دلزدگی و سرد شدن روابطشان می شود.

2 ــ هیچ احساسی به شوهرم ندارم زیرا او از نیازهای عاطفی و جنسی من آگاه نیست
متاسفانه در بیشتر مواقع مردان خود را ملزم به رعایت و یا کسب مهارت و آگاهی در زمینه شناخت بیشتر همسر خود نمی دانند. از نیازهای عاطفی و حتی جنسی او آگاه نیستند. بیشتر زنان به دلایلی ازجمله حیامندی و خجالت از بازگویی نیازهای جنسی خود خودداری می کنند. همین عوامل دست به دست هم می دهند و معضلات لاینحلی را در زندگی مشترک ایجاد می کنند. به مرور زمان این اختلافات، زمینه ساز مشکلات بزرگتر خواهند شد.

. 3 ــ هیچ احساسی به شوهرم ندارم زیرا اختلافات گذشته میان ما حل نشده است
دعوا و مشاجرات زناشوئی جزء لاینفک زندگی مشترک محسوب می شوند. به هرحال وجود اختلاف نظر و سلیقه زوجین را نمی توان نادیده گرفت. اما مهارت عبور از این اختلافات و حل و فصل کردن آن ها بسیار مهم و ضروری است. متاسفانه در بعضی از مواقع زوجین تصور می کنند که با عبور سطحی از اختلافات باید به سرعت شرایط را به روال عادی برگردانند و قهر و کینه را کنار بگذارند. کنار گذاشتن بغض و کینه امری کاملا پسندیده است. اما عبور سطحی از اختلافات بدون حل کردن و از بین بردنشان، در آینده دردسر ساز می شود.
زن و شوهر باید اختلافات خود را با همدلی و همصحبتی و به شکلی منطقی حل کنند. به این ترتیب راه بروز بسیاری از سوءتفاهمات آینده بسته خواهد شد. اصولا آقایان در این مورد فراموشکار هستند. آن ها ممکن است اختلافات گذشته را کاملا از یاد برده باشند. اما زنان حافظه قوی در یادآوری خاطرات تلخ گذشته دارند. اگر خاطرات تلخ گذشته و اختلافات مربوط به آن، حل نشده باقی بماند، در هر مقطعی از زمان برای زنان رنج آور خواهد بود.

4 ــ هیچ احساسی به شوهرم ندارم زیرا او از من به شدت انتقاد می کند
ذات و روحیه زنانه بسیار شکننده و حساس است. انتقادات تند و شدید مانند پتکی بر شیشه قلب و روان آن ها فرود می آید و آن را هزار تکه می کند. زنان دوست دارند از هر نظر الهه و سمبل تمام خوبی ها برای همسر خود باشند. این یک حس قوی و انکارناپذیر زنانه است. زمانی که زنان مورد انتقاد تند و شدید شوهر خود قرار می گیرند، این حس زنانه به شدت جریحه دار می شود. اگر این انتقادات مداوم و همیشگی باشند، با حس زنانگی آنها مقابله کرده و آنچه شکسته می شود، احساس ارزشمندی آن هاست. این امر می تواند باعث انزجار و بیزاری زنان شود.

5ـ  هیچ احساسی به شوهرم ندارم زیرا او به من تحکم و حکمرانی می کند
مردان ذاتا دوست دارند حکمران و فرمانده باشند. تحکم به آن ها قدرت می بخشد و خود را بزرگ و قوی می بینند. اما تحکم همیشگی و به دور از انعطاف، این تصور را برای زنان به وجود می آورد که، زن جایگاه خاصی در زندگی مشترک ندارد و همیشه باید مطیع و تابع باشد. زنان قدرت و تحکم همسرانشان را دوست دارند. اما دلچسب ترین شکل ممکن این تحکم برای زنان این است که همسرانشان شیر بیشه زار خارج از خانه باشند و در خانه عطوفت و مهربانی را نثار همسر و خانواده خود کنند. زمانی که مردی شرایط زندگی را برای همسرش سخت کرده و همچون یک فرمانده و رئیس با او رفتار می کند، زن حتی اگر در ظاهر مطیع همسرخود باشد،  در قلب و ذهن خود بذر کینه را می کارد و کم کم نسبت به شوهر خود بی احساس و سرد مزاج می شوند. 

راهکارهای اساسی برای زنانی که می گویند ” هیچ احساسی به شوهرم ندارم “
راه چاره و راهکارهای اساسی هر مشکلی در عوامل ایجاد کننده آن، نهفته است. بنابراین برای اینکه از یک زندگی سرشار از عشق و محبت بهره مند شوید، لازم است که راه کارها را بدانید. زنانی که عنوان می کنند ” هیچ احساسی به شوهرم ندارم” اما هنوز در آن رابطه و زندگی مانده اند، پس هنوز کورسوی امیدی در دل دارند که آن رابطه، گرما و حرارت روزهای ابتدایی زندگی را بیابد. اگرچه وجود فرزندان نیزیکی از پایه های اساسی تحکیم زندگی زناشوئی است. اما همچنان بر این باوریم که باقی ماندن افراد دریک رابطه سرد و بی احساس، امیدواری برای بازگشت دوران طلایی آن رابطه است. پس این امید را دست کم نگیرید و از همین لحظه شروع کنید.

1ــ با خود صادق باشید؛ شما هنوز در رابطه هستید
در وهله اول صادقانه موقعیت خود را بررسی کنید. شما با اینکه اظهار می کنید هیچ احساسی به شوهرم ندارم، اما هنوز آن مرد را شوهر خود خطاب می کنید. بنابراین کمی فکر کنید. شما با گفتن همین جمله هم نسبت به او احساس دارید. او شوهر شما است. یعنی نفر اول زندگی متاهلی شما. به این نکته توجه کنید.او همان کسی است که برای برآوردن تمام نیازهای انسانی خود با او همقدم شده اید. بنابراین باید تمام احساس شما متعلق به او و تمام احساسات او باید متوجه شما باشد. برای بازپس گیری این حق مسلم خود از زندگی زناشوئی، پا پس نکشید.

2ــ خجالت نکشید؛ تمام ناراحتی ها و نیازهای خود را بازگو کنید
با همسر خود بدون پیش داوری و بدون بغض و غرض ورزی صحبت کنید. تمام نگرانی ها و دلخوری های خود را برای او بیان کنید.. نیازهای عاطفی و جنسی خود را با او در میان بگذارید. او محرم ترین فرد زندگی شما است.  احساسات خود را با او در میان بگذارید. برای تقویت احساسات تضعیف شده خود، از خودِ او کمک بگیرید. او تنها کسی است که می تواند خود را در دل شما جا کند و احساسات از دست رفته شما را به شما بازگرداند.

3ــ از توانمندیهای خود بیشترین بهره را ببرید
همیشه به دنبال این نباشید که تقصیرات شوهر خود را لیست کرده و مرتبا با خود تکرار کنید. کمی از توانمندیهای خود استفاده کنید. تلاش خود را بکنید تا به روابط خود گرما و حرارت بیشتری ببخشید. ابتکار عمل را در دست بگیرید. برنامه ریزی کنید و از همسرتان بخواهید که او نیز طبق برنامه پیش برود. برای اوقات فراغتتان برنامه مشترک داشته باشید. هرآنچه باعث ایجاد صمیمیت بیشتر میان شما می شود را با انرژی و انگیزه بیشتری انجام دهید. ایجاد صمیمیت مهمترین چیز در استحکام زندگی است.

4ــ همسر خود را با دنیای احساس زنان آشنا کنید
بزرگترین مشکل زندگی مشترک این است که مرد و زن از دو دنیای متفاوت، پا در یک زندگی مشترک می گذارند. بدون اینکه با اختلافات و تفاوت های یکدیگر آشنا شده باشند. بسیاری از سوءتفاهمات از همین عدم آگاهی نشات می گیرد. بنابراین به جای اینکه نداشتن احساس نسبت به همسر را در ذهن خود حک کنید. کمی همت کرده و همسرتان را به دنیای احساسات زنانه دعوت کنید. در این صورت او روحیات و حساسیت های شما را بیشتر درک خواهد کرد