جالبز | بخش روانشناسی – مشاور بالینی بر این عقیده است که انسان از لحظه اول آفرینش در دامان رابطه متولد می شود و تا پایان راه با رابطه زندگی می کند و می میرد. قدمت رابطه به قدمت عمر انسان است و درگیری ذهنی انسان برای داشتن رابطه ای خوب نیز از ابتدای آفرینش تا پایان راه و عصر تمدن با او همراه است. نوزاد انسان که ابتدا تنها میتواند گریه کند و لبخند بزند و حتی با چشم و نگاه مادر را دنبال کند، در پی ایجاد رابطه است.
بنابراین از همان ابتدا برای رابطه برقرار کردن در تکاپو هستیم تا زمانی که نقش ها عوض میشوند و کودک دیروز مادر امروز میشود و… اما اغراق نیست اگر بگوییم اصلیترین رابطه و پرهیاهوترین و پردغدغهترین رابطه ما انسانها ، رابطه بین زن و شوهر است. تعجبی هم ندارد اگر بشر هنوز هم در این مورد با هزاران دغدغه و سوال رو به رو می شود.
قرار گرفتن دو انسان از دو خانواده متفاوت، دو جنس متفاوت، با نگرش ها و محیط تربیتی خاص خود اگرچه شیرینی و جذابیت خاص خود را دارد ولی نیاز به مهارت برای مدیریت و درک تفاوت ها نیز احساس می شود. اکثر زوج ها آرزوی پیش رفتن باهم را دارند، آرزوی ماندن کنار هم با تمام وجود و صمیمیت بیشتر و می توانند از یک مشاوره جنسی خوب کمک بگیرند.
چه نوع مشاجره ای با هم دارید؟
داشتن اختلاف با همسر و وجود مسائلی که درخصوص آن نظر و راه حل متفاوتی دارید لزوما نشان دهنده عدم تفاهم بین شما نیست. مساله مهم نوع برخورد شما با مسائل و موضوعاتی است که بر سر آن با یکدیگر اختلاف دارید. ابتدا باید بدانید که پیچیدگی اختلاف کمی شبیه یک پیاز یا کلم با لایه های بسیار می باشد که هرکدام محکم دور دیگری پیچیده شده است. شاید بنظر برسد که درمورد یک موضوع خاص باهم بحث و مشاجره می کنید اما معمولا موضوع واقعی زیر چندین لایه دیگر قرار دارد. بنابراین اگر قصد دارید به دنبال راه حل بروید، صحبت کردن شما با آرامش، صداقت و پذیرش یکدیگر کمک کننده می باشد.
همچنین با بیان واضح و مستقیم خواسته ها ی خود به همسرتان در موشکافی مشکل خود قدم برمی دارید. به این مطلب هم توجه کنید که شاید اصلا این خود شما نیستید که با هم درگیری دارید. یعنی اگرچه موضوعی که بخاطر آن با هم بحث می کنید به ظاهر موضوع مهم و شخصی است اما ممکن است دیگران شما را تحت تاثیر قرار داده باشند. بنابراین می توان گفت که دیگران ( افرادی آشنا، خانواده درجه اول، اقوام، همکار، دوستان) می توانند خواسته یا ناخواسته، لایه عمقی تر دعوای شما باشند.
چرا نمی خواهم از دعوا دست بردارم؟
ما معمولا به دعوا ادامه می دهیم زیرا:
۱-توجه: در دعوا برای چند لحظه هم که شده ما مرکز توجه همسرمان قرار می گیریم در واقع مغز ما این توجه منفی را به بی توجهی ترجیح می دهد. بنابراین شاید بتوان گفت زن و شوهرهایی که اصلا کاری به هم ندارند ( نه توجه مثبت و نه منفی ) به ظاهر همواره در صلح هستند، فاصله بیشتری از هم دارند.
۲-بیان احساسات و نیازهای واقعی: ممکن است فقط زمانی که عصبانی می شویم از نیازهای واقعی خود با همسرمان صحبت کنیم. البته با داشتن مهارت بیان مستقیم خواسته ها و خودشناسی نیازی به راه انداختن دعوا برای بیان خواسته قلبی مان نیست.
۳-فاصله گرفتن: ممکن است بحث و مجادله را راهی برای فاصله گرفتن از لحاظ جنسی و عاطفی با همسر خود بدانید و از شدت گرفتن دعوا احساس رضایت کنید. این مطلب بخصوص برای مواقعی صدق دارد که فرد انگیزه و انرژی جنسی ندارد ولی به روش غیرمستقیم از آن فرار می کند.
۴-هیجان ها: در دعوا معمولا هر یک از طرفین به نقطه ضعف های یکدیگر اشاره می کنند، این موضوع باعث عصبانیت و ترشح آدرنالین می شود. بنابراین برخورد منطقی و آرام یا خاتمه دادن به این شرایط پرهیجان سخت میباشد.
خواست شما چیست؟ (آنچه که واقعا می خواهید)
بیان نکردن خواسته خود، آن هم به صورت مستقیم می تواند باعث تکرار همان بحث قبلی بین شما و همسرتان شود. البته ممکن است واقعا ندانید که خواسته اصلی شما چیست.شاید چون از بچگی این گونه به ما تلقی شده که خواسته های درونی ما مهم نیستند و یا این را نوعی خودخواهی بپنداریم. اما به هر حال نیاز به داشتن عوامل اصلی، مثل زندگی با عشق یا عوامل کوچک مثل در آغوش گرفتن یا حرف محبت آمیز شنیدن، موضوع حیاتی زندگی ماست. ممکن است بخاطر خجالت و یا احساس کم رویی نتوانید خواسته واقعی خود را مطرح کنید. بخصوص در خصوص مسائل جنسی ممکن است تصور کنید که مطرح کردن انتظاراتتان در هنگام رابطه جنسی با همسر خود نوعی بی شرمی و رفتار ناپسند است.
در صورتی که پنهان نگه داشتن خواسته شما مساوی با عدم رضایت و لذت شما از این رابطه می شود و این نه تنها برای خودتان مشکل ساز است بلکه همسر شما نیز از لذت نبردنتان احساس ناتوانی خواهد داشت. البته غیرممکن ها را درخواست نکنید و واقع بین باشید. درخواست های نادرست و نشدنی کمکی به رفع مشکل تان نمی کند. همچنین سخت نگیرید. ممکن است خواسته ای داشته باشید که واقعا تاثیر چندانی در روند زندگی شما نداشته باشد بنابراین بی اهمیت بودن بعضی موارد را بپذیرید
شرایط را جوری پیش ببرید که نیازهای همسرتان نیز مطرح و برطرف شود. توجه داشته باشید که در ازدواج برنده بودن در شرایطی اتفاق می افتد که هر دو برنده شوید. بنابراین برد و باخت در عشق معنایی ندارد، اگر شما پیروز میدان شوید و همسرتان یک فرد بازنده، در نهایت این شما هستید که همسری دارید بازنده و ناتوان.
بعد از دعوا چه کارهایی نکنید؟
- بعد از دعوا و بحث با همسرتان، با نگاهی سیاه و سفید و مطلق خوب یا بد به مساله نگاه نکنید.
- نقش خود را در مساله پیش رو در نظر بگیرید و به دنبال راه حل باشید.
- برای یافتن بهترین مشاوره خانواده به سایت مشاورانه مراجعه کنید.
- تکرار کردن حرف های تلخی که در لحظه عصبانیت به هم زده اید و حتی جدی گرفتن کلماتی که صرفا برای تخلیه هیجان خود گفته اید یا شنیده اید بیشتر باعث عذاب وجدان یا احساس خشم در شما می شود.
- از قهر کردن و جدا خوابیدن یا سکوت بپرهیزید. درست است که گاهی بعد از دعوا لازم است با خود خلوت کنید و بیشتر فکر کنید اما دلیل این سکوت را به همسر خود بگویید.
- از مطرح کردن اختلاف تان با دیگران بپرهیزید. در فضای مجازی و عمومی به صورتی مستقیم یا غیر مستقیم مسائل خصوصی خود را به اشتراک نگذارید.
- به تلافی کردن فکر نکنید. اگر احساس می کنید که محروم کردن همسرتان ( در مورد هزینه مالی، غذا، و بخصوص رابطه جنسی ) راهکار مناسبی است، در اشتباه هستید
چرا که در بلند مدت این روش جواب نمی دهد و روش های جایگزین برای این مورد پیدا می کند و در این حالت جایگاه خاص شما برای همسرتان کمرنگ تر می شود.
- آشتی کردن خیلی سریع و برگشت به اوج صمیمیت با کوتاه ترین زمان انتظاری نابجاست، تامل کنید در کنار پیدا کردن راه حل اساسی به خود و احساسات تان زمان بدهید.
- در صورتی که نیاز به کمک، راه حل و مشاوره را در خود احساس کردید از یک فرد متخصص کمک بگیرید و به سراغ روان شناس یا مشاور خانواده بروید.
منبع: مرکز مشاوره مشاورانه
منبع: ستـــاره