فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سیدمحمد مرندی، استاد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا در گفت وگو با «فرهیختگان» چالش ایران و ایالاتمتحده در سازمان ملل را بررسی و درباره چگونگی واکنش ایران در روزهای پیشرو توضیحاتی ارائه کرد. مشروح این گفتوگو در ادامه از نظر میگذرد.
ایالاتمتحده با نظر شخصی خود و با مخالفت کشورهای عضو شورای امنیت نسبت به صدور اخطاریه و تلاش برای فعالسازی مکانیسم ماشه ذیل قطعنامه 2231 اقدام کرده است. طبق برداشت آمریکاییها با فرارسیدن 20 سپتامبر 6 قطعنامه قبلی احیا شده و تحریمهای سازمان ملل بازمیگردند. از دیدگاه شما سرنوشت این وضعیت چیست و نهایتا چه اتفاقی خواهد افتاد؟
با توجه به شرایط کنونی اتفاقی که احتمالا رخ خواهد داد این است که آمریکاییها در پایان مهلت یک ماهه اعلام خواهند کرد که مکانیسم ماشه فعال و عملیاتی شد، بدین معنا که 6 قطعنامه پیشین سازمان ملل احیا شدهاند ولی درمقابل کشورهای دیگر نظری عکس خواهند داشت و میگویند اتفاقی رخ نداده است. بنابراین یک شکاف در شورای امنیت درباره وضعیت ایران ایجاد خواهد شد. در این شرایط هم مجموعه فعالیتها اعم از فعالیتهای دیپلماتیک باید مدنظر و در دستورکار مسئولان کشور قرار بگیرد تا واکنش مناسبی به اقدامات آمریکاییها داده شود.
نکته مهمی که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد این است که همه آن 6 قطعنامهای که گفته شده، لغو هستند و اجرا نمیشوند، در عمل درحال اجرا و عملیاتی شدن هستند بلکه فراتر از مواد مندرج در این قطعنامهها اجرا شدهاند، بهعبارتی این 6 قطعنامه امروز بهصورت غیرقانونی توسط آمریکا درحال اجراست. بنابراین با فرض اینکه حتی اگر آمریکا میتوانست دیگران را قانع کند و موافقت آنها را هم بگیرد، تغییری در وضعیت ما با بازگشت قطعنامههای شورای امنیت ایجاد نمیشد، چون خیلی فراتر از آنها به صورت غیرقانونی درحال اجرا هستند. امتیاز این وضعیت البته این است که آمریکا طی یک فرآیند سیاسی منزوی خواهد شد، هرچند ممکن است به اصطلاح این وضعیت برای ما نان و آب نشود اما با توجه به فرآیندهای سیاسی موجود در سطح جهان، این به نفع ما خواهد بود.
برخی معتقدند تداوم پایبندی ایران به برجام، از نظر راهبردی پس از 20 سپتامبر خیلی درست نباشد، ارزیابی شما چیست؟
رفتار ما بستگی به رفتار و کنش دیگر اعضای شورای امنیت در روزهای باقیمانده و پس از موعد 20 سپتامبر دارد. مساله کاهش تعهدات یا هر اقدام دیگری در برجام یک ابزار برای ما بهمنظور فشار به کشورهای اروپایی است که میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
این بدین معنی است که خروج ایران از برجام یا کاهش تعهدات نظارتی در توافق هستهای باید از 20 سپتامبر صورت پذیرد؟ آیا این اقدام مناسبی است؟
اگر شورای امنیت بهصورت قابل قبولی درمقابل آمریکاییها ایستادگی نکند، بله به نظر من باید ایران تعهدات خود در برجام را کاهش دهد. در شرایط کنونی بیشترین نظارتها از سوی آژانس بینالمللی اتمی بر فعالیتهای هستهای ایران صورت میپذیرد و این نظارتها برای ما بیشتر از همه کشورهای جهان است. ما میتوانیم این نظارتها را به سطوحی کاهش دهیم که از بیشتر کشورهای جهان کمتر باشد.
این بدین معناست که تمامی تعهدات اضافی ایران ذیل برجام باید تعلیق شود و صرفا به سطوح نظارتی NPT اکتفا شود. این یک قدم بسیار سنگین است. نکته اینکه اروپاییها باید از هماکنون بدانند که ما آمادگی انجام چنین اقدامی را داریم. اروپاییها باید مطمئن شوند که ما آمادگی چنین کاری را داریم، کمااینکه ما در حوزه تحقیق و توسعه همه تعهدات خود را بهتدریج لغو کردهایم.
گفتید به صورت قابل قبول، این چیزی که توصیف کردید چه ابعادی دارد و اگر اروپاییها و دیگر اعضای سازمان ملل چه اقدامی انجام دهند، دیگر لازم نیست که ما نظارتهای خود را کاهش دهیم؟
این یک بحث پیچیده است، شورایعالی امنیت ملی باید بنشیند و محاسبه کند که تا کجا باید ما جلو برویم و دربرابر چه اقدامی از سوی طرف مقابل چه واکنشی داشته باشیم. در این خصوص نظر بنده این است که باید به اروپاییها تفهیم شود که ما اگر اراده کنیم تا آخر ماجرا میتوانیم برویم.
این یعنی خطوط قرمز ایران بهوضوح برای طرف مقابل مشخص شود؟
بله، این یکی از ابزارهای مهم است، هرچند راههای دیگری هم برای فشار آوردن به طرف مقابل هست؛ ازجمله نفوذ منطقهای ایران. طبیعتا از این ابزار هم میتوان استفاده کرد.