پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی/  سال 72 هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت به رسم مرسوم روز اول دهه فجر به حرم امام خمینی (ره) رفته و سخنرانی کرد در این مراسم فردی به نام نیک اختر در جمعیت شروع به تیر اندازی می کند.

هاشمی در خاطرات 12 بهمن سال 72 به این حادثه اشاره دارد

برای مراسم آغاز جشن‌های دهه فجر به مرقد امام رفتیم. در خیابان‌ها موارد زیادی آب باران جمع شده بود. استقبال پُرشوری از طرف مردم هنگام ورود ابراز شد. چند دقیقه از صحبت من گذشته بود که صدای چهار شلیک تیر از راه دور شنیده شد. اول خیال کردم لامپ‌های برق ترکیده، ولی شعارهای مردم و فریادهای مرگ بر منافق و اجتماع مردم در ضلع غربی مرقد، روشن کرد که گلوله شلیک شده، ولی من تعادل را حفظ کردم و به صحبت ادامه دادم. آقای [محمود] مرتضایی‌فر، [وزیر شعار]، خواست توضیح بدهد، نگذاشتم. احمدآقا هم از پشت پرده آمد و تا آخر صحبت، کنار من ایستاد. خوشبختانه خونسردی خود را به خوبی حفظ کردم و به طور عادی، سخنرانی را در حد معمول به پایان بردم.

شب که سخنرانی به طور کامل از سیما پخش شد، از منظره مجلس و خونسردی خودم و عکس‌العمل خوب مردم و حاج احمدآقا خمینی لذت بردم. آن شخص [=کورش نیک‌اختر] را مردم خلع سلاح کرده و تحویل انتظامات داده بودند. محافظان من، اسلحه که لامای [380] کوچکی بود، به اضافه کارت‌های شناسایی او را گرفته بودند. کارت نیروی انتظامی، کارت خبرنگاری و کارت دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی و کارت ورود به جشنواره‌ها را داشت. گفتم تحویل بازداشتگاه بدهند. سرانجام معلوم شد که او از پرسنل نیروی انتظامی و کمیته‌ای است.

به دفترم آمدم. رهبری با دلهره، تلفنی احوال‏پرسی کردند. همه تلفن‌های دفتر از طرف مردم و دوستان اشغال شده بود. به تلفن‌های آقای [محمد] یزدی و آقای دکتر حبیبی و اخوی محمد جواب دادم و برای قطع این مراجعات و ناراحتی مردم که در اثر اعلان خبر تیراندازی از رادیو در سراسر کشور بروز کرده بود، مصاحبه تلفنی با رادیو نمودم که در اخبار پخش شد. محسن و فاطی با عجله آمدند و خیال‌شان راحت شد.

گفتم تلفن عفت در مدینه را بگیرند که به او خبر بدهیم که از شنیدن خبر از رسانه‌ها ناراحت نشود. خوشبختانه خودش زود تماس گرفت، ولی هنوز خبر را نشنیده بود؛ گرچه اکبرآقا اعرابی، محافظ‌اش، مطلع شده ولی به او نگفته بود. از سفرش راضی است و گفت حاجیه والده و بستگان دیگر هم آنجا هستند و سالم‌اند.

آقای [فریدون] وردی‌نژاد، رئیس سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی [جالبز]، تلفن کرد و برای کیفیت پخش خبر، نظرم را خواست. پیشنهاد شده بود که بگویند شلیک در شلوغی در اثر ضربه دست مأمور به ماشه اسلحه بوده است؛ گفتم حقیقت را بگویند. گفت قبل از ما خبرگزاری فرانسه، خبر را مخابره کرده و گفته تیرها به سوی من شلیک شده است، ولی اعتراف کرده که من، بدون توجه، به سخنان خود ادامه داده‌ام و مردم، شعار مرگ بر منافق داده‌اند. به هر حال با توجه با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی و میهمانان خارجی در داخل و انبوه مردم، درست نبود که خبر سانسور شود.