فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
ابوالقاسم رحمانی/ دوهفته از محدودیتهای نیمبند کرونایی گذشت؛ محدودیتهایی که با همه کموکاستیها، با مشارکت نسبتا خوبی از سوی مردم و مسئولان همراه شد و تا حدی همه را امیدوار کرد که شاید بتواند در کاهش آمار موارد مرگومیر و ابتلا موثر باشد. هرچند اعتقاد بسیاری از متخصصان بر این بود که این مدل از مواجهه با کرونا باید خیلی زودتر از اینها انجام میشد تا ما شاهد ابتلا و جانباختن این تعداد از هموطنانمان نمیبودیم. اما بههرشکل این مهم انجام شد و تا حد زیادی از ایجاد تجمعات جلوگیری شد. تکرار میکنم، محدودیتهای نیمبند، چراکه هم توقع بیش از اینها بود و هم انتظار میرفت نظارتها جدیتر صورت گیرد تا آنهایی که با کرکرههای نیمهبازشان به استقبال کرونا میرفتند و به همان روال سابق به مشتریانشان نه نمیگفتند هم توجیه شوند. براساس آخرین آمار و اطلاعات، سیماسادات لاری سخنگوی وزارت بهداشت روز گذشته گفت: «از 13 آذر تا ۱۴ آذر ۱۳۹۹ و براساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۱۳هزار و ۳۴۱ بیمار جدید مبتلا به کووید-۱۹ در کشور شناسایی شد که ۱۹۹۶ نفر از آنها بستری شدند و مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به یکمیلیون و ۱۶ هزار و ۸۳۵ نفر رسید. در این بازه ۳۴۷ بیمار کووید-۱۹ جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۴۹هزار و ۶۹۵ نفر رسید. تاکنون ۷۰۸ هزار و ۱۰۶ نفر از بیماران، بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. ۵۸۲۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. تاکنون ۶ میلیون و ۲۹۸ هزار و ۴۳۸ آزمایش تشخیص کووید-۱۹ در کشور انجام شده است. درحال حاضر ۶۴ شهرستان در وضعیت قرمز، ۲۷۸ شهرستان نارنجی و ۱۰۶ شهرستان در وضعیت زرد قرار دارند.» نکته قابلتامل حالا اما روزهای آینده و نوع مواجهه با این ویروس بعد از پایان محدودیتهاست؛ نوع مواجههای که برای ما بسیار تعیینکننده است و میتواند هم تکرار تجربه تلخ پیکهای قبلی باشد و هم اینکه از اشتباهات آن ایام درس گرفته باشیم و اینبار دوباره به کرونا نبازیم. این یعنی همهچیز از این به بعد دست ما بهعنوان مردم و تحتاختیار ستاد ملی مقابله با کرونا بهعنوان سیاستگذار است.
شلسازی محدودیتها و سلام دوباره به کرونا
حداقل آمار مرگومیر بهصورت محدودی کاهش پیدا کرده است و برخی پزشکان و متخصصان هم از بهبود شرایط مراجعات به بیمارستانها میگویند. منتها هیچکدام از اینها به معنای پایان کرونا نیست. هنوز روزانه بیش از 13هزار نفر در کشور به کرونا مبتلا میشوند و تعداد قابلتوجهی از آنها به بخش مراقبتهای ویژه میروند و بیش از 300 نفر هم جانشان را از دست میدهند و این یعنی کرونا هنوز هم با ما سر جنگ دارد و با تکیه بر برخی اظهارات و اخبار و… نباید از مراقبتها عدول کنیم و سادهانگارانه با ویروس مواجه شویم. از معدود دفعاتی است که از پیدا شدن واکسن کرونا مینویسم و میگویم بالاخره راهی برای مقابله با این ویروس پیدا شده است، ولی با این همه هنوز خبری از این واکسن در ایران نیست و حتی وزیر بهداشت خبر از امکان مواجهه با یک پیک زمستانی کرونایی میدهد.
نمکی چند روز پیش در رابطه با پیک زمستانی کرونا خاطرنشان کرد: «ما پیک زمستانهای را مانند تمام جهان پیشروی خود داریم. در استانهای جنوبی الان هوا معتدلتر است ولی با پیشروی به سمت سرما، مردم به داخل خانهها رفته و درها و پنجرهها را میبندند و شیوع بیماری بالا میرود. بنابراین، براساس اعلام رنگ هر منطقه شامل قرمز، زرد و نارنجی منطبقبر دستورالعملها، پروتکلها را بیشتر رعایت کنند و نظارت را افزایش دهند.»
نمکی همچنین گفت: «از مردم خواستم این کاهش مرگومیرها را به حساب بهتر شدن اوضاع و عادیانگاری نگذارند و به تله قدیمی که تصور کنند شرایط بهتر شده و باید عادیانگاری صورت گیرد، نیفتند و ما را از اجرای دقیق پروتکلها دور نکنند.» تا اینجا تقریبا همهچیز علیرغم کاستیهایی که بود، نسبتا خوب پیش رفت، منتها اخباری که طی این یکی، دو روز در رسانهها مبنیبر بازگشاییهای دوباره مخابره میشود، نگرانیهایی را ایجاد میکند. برای مثال، غلامرضا عباسپاشا، معاون استاندار تهران با اشاره به وضعیت دورکاری کارمندان در استان تهران گفت: «با توجه به همکاری مطلوب مردم و اقدامات انجامشده اکثر نقاط استان تهران در وضعیت نارنجی قرار دارد و تنها پیشوا در وضعیت قرمز است. در وضعیت نارنجی، ادارات ارائهدهنده خدمات ضروری و دستگاههای مرتبط با ماموریتهای اساسی و مدیریت شهری میتوانند با تشخیص بالاترین مقام مسئول (در سطح ملی یا استان) نسبت به کاهش حضور تا یکسوم کارکنان خود اقدام کنند و در سایر ادارات ارائه خدمات با حضور ۵۰درصدی کارکنان انجام خواهد شد.» یا قاسم نودهفرهانی، رئیس اتاق اصناف تهران گفت: «پاساژهای دارای سقف بلند و دودر ورود و خروج از شنبه بازگشایی میشوند اما پاساژهایی که این شرایط را ندارند به دلیل تجمع و افزایش ریسک ابتلای افراد به ویروس کرونا همچنان بسته میمانند.» علاوهبر اینها، اظهارات برخی مسئولان هم فضایی را برای مواجهه سادهانگارانه با کرونا بین مردم ایجاد کرد و خیلیها فکر کردند که دیگر شر کرونا برای همیشه کنده شده است.
مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا در مصاحبهای گفت: «منع تردد بینشهری، جلوگیری از تردد شبانه و تعطیلی مکانهای موجب تجمعات مردمی و دیگر سختگیرهای اعلامشده با مشارکت خوب مردم سبب قطع زنجیره کرونا شد.» جمیع این اخبار و اظهارات باعث شد همچنان شاهد همان ضعف در اطلاعرسانیها و مواجهه سهلانگارانه با این ویروس کشنده باشیم.
با این وضعیت، زمستان فاجعهباری پیشرو داریم
اینکه حالا باید چه کنیم، تعطیلیها و محدودیتها ادامه داشته باشد یا خیر و مسائلی از این دست، در ادامه بیشتر بررسی خواهد شد، اما در این چند خط میخواهیم از یک مسیر آمده حرف بزنیم و با تکیه بر تجربیاتی که از سر گذراندیم، در رابطه با آینده هشدار دهیم. طبق اعلام مسئولان و کارشناسان و متخصصان ما درحال حاضر در پیک سوم کرونا در کشور هستیم و برخی ادعا میکنند با توجه به آمار موارد مرگومیر که هماکنون روندی نزولی به خود گرفته است این پیک را هم پشت سر گذاشتیم. با فرض بر صحت چنین ادعاهایی باید به یک نکته بیش از پیش توجه کنیم. طبق اعلام و نظر کارشناسان و متخصصان، اینکه ما با چه عددی از موارد ابتلا و مرگومیر هر پیک را پشتسر بگذاریم، بهنوعی تعداد موارد مرگومیر و ابتلا را در پیک احتمالی بعدی تعیین میکنیم.
برای بهتر روشنشدن موضوع، نگاهی به آمار مرگومیر کروناییها در دو پیک قبلی میاندازیم و به پیک سوم میرسیم. براساس اطلاعات موجود، تعداد موارد مرگومیر در پیک اول تا قله 158 نفر در تاریخ 16 فروردین بالا رفت. بعد از این اتفاق با رعایت مردم و اجرای سیاستهای محدودیتی، این رقم تا 34 نفر در پنج خرداد ماه کاهش یافت و ما رکورد کمترین میزان مرگومیر بر اثر ابتلا به کرونا بعد از یک پیک را به ثبت رساندیم. بعد از این متاسفانه با بازگشاییهای بیضابطه و عدم ادامه یافتن و اجرای محدودیتها اعداد روند سینوسی و سپس صعودی به خود گرفتند و ما وارد پیک دوم کرونا شدیم و در تاریخ هفتممرداد ماه به تعداد 235 کشته در طول یک روز رسیدیم و بیشترین آمار موارد مرگومیر را در پیک سوم به ثبت رساندیم. بعد از این اتفاق دوباره با اعمال محدودیتهای جدید و مراقبتهای مردمی، روند موارد فوتی کاهش یافت ولی دیگر به آن آمار دورقمی و امیدوارکننده نرسیدیم. بهطوری که در پیک دوم، 101 فوتی بر اثر کرونا در تاریخ 11 شهریور ماه، پایینترین تعداد فوتیهای کرونایی بود. متاسفانه با تکرار اشتباهات در پیک قبلی و سهلانگاری و سادهانگاری مواجهه با این ویروس، دوباره روند ابتلا و مرگومیر صعودی شد و ما متاسفانه با رشد چندبرابری در تاریخ 26 آبانماه به تعداد 486 کشته در طول یک روز بر اثر کرونا رسیدیم! با مرور دوباره این آمار و اطلاعات به خوبی مشخص میشود هرچه تعداد موارد فوتی در آغاز پیک جدید و پایان پیک قبلی کمتر باشد، در پیک بعد با موارد کمتری از مرگومیر مواجه خواهیم بود. اتفاقی که در پیک سوم هم باید مدنظر باشد و موارد مرگومیر باید خیلی کمتر از 300 و اندی نفر باشد. چون با این روند در صورت ایجاد پیک زمستانی ما با یک فاجعه انسانی در موارد مرگومیر روبهرو خواهیم بود.
حفظ شرایط مطلوب یا برگشت به شرایط بد بستگی به مردم دارد!
در ادامه چنددقیقهای با متخصصان در رابطه با شرایط ادامه مقابله با کرونا بعد از محدودیتهای اخیر در سطح کشور گپ زدیم. ابتدا مینو محرز، عضو کمیته علمی ستاد ملی مقابله با کرونا به «فرهیختگان» گفت: «از این به بعد دیگر عملکرد مردم است که شرایط را تعیین میکند. مردم هستند که تعیین میکنند ما به شرایط بد قبلی برگردیم یا بهسمت بهبود شرایط پیش برویم. مردم باید ماسک بزنند و از اجتماعات دوری کنند. وقتی جماعتی بدون ماسک جایی دور هم جمع میشوند، بهراحتی سرایت اتفاق میافتد. محدودیتهایی که بتواند این تجمعات را کاهش دهد، به قطع شدن زنجیره انتقال کمک میکند. ادامه پیدا کردن محدودیتها راحت نیست و خود این اتفاق ازنظر اقتصادی و اجتماعی تبعاتی دارد که کمتر از کرونا نیست.»
بهتر این بود که دو هفته دیگر تعطیلیها ادامه مییافت
بعد از محرز با پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری به گفتوگو پرداختیم و او در رابطه با شرایط فعلی و پیشروی کشور در مواجهه با کرونا به «فرهیختگان» گفت: «ازنظر بنده و سایر دوستان و همکارانم، بهتر این بود که این تعطیلیها و محدودیتها حدود دو هفته دیگر ادامه پیدا میکرد. البته تا همین الان هم تا حدی مراجعات کمتر شده است، ولی ممکن است با بازگشاییهای جدید دوباره ما به شرایط قبلی برگردیم. نتیجه این تعطیلیها و محدودیتها و اثرگذاری آن بر آمار موارد ابتلا و مرگومیر دو تا سه هفته دیگر خودش را نشان میدهد؛ بهشرطی که دوباره این فضا بههم نریزد. مضاف بر این ما پنجهزار و اندی بیمار در ICU داریم که باید تکلیف اینها روشن شود. مضافا اینکه 20 درصد موارد ابتلا هم به این افراد اضافه میشوند و باید این اتفاقات بیفتد تا ببینیم در چه شرایطی قرار میگیریم.»
قبل از اینکه نتایج حاصل از محدودیتها را ببینیم، آنها را لغو میکنیم!
علیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیح دانشوری هم نکات قابلتاملی در ارتباط با ایام پیشرو و مواجهه با ویروس کرونا بعد از محدودیتهای اخیر داشت و به «فرهیختگان» گفت: «واقعیت این است که اگر کاهشی را شاهد هستیم، اگر تعداد مرگومیر ما پایین آمده یا هر عدد کاهشی که الان شاهد هستیم، که بهنظر من خیلی اعداد چشمگیری نیستند، مربوط به این محدودیت یکیدو هفته اخیر نیست. اینها مربوط به بازتاب چیزهایی است که از قبل اتفاق افتاده است. ممکن است آمار بالا و پایین شود. اگر بخواهیم بگوییم این کاهشی که الان میبینیم براساس محدودیتهای یکیدو هفته اخیر است، اشتباه است. ممکن است محدودیتهایی که ایجاد میشود اثر خود را یکیدو هفته آینده بگذارد. در آنچه در بیمارستانها مشاهده میکنیم، تفاوتی ایجاد نشده و تعداد افرادی که به بیمارستانها مراجعه میکنند و بستری میشوند و تعداد موارد وخیم در ICUها تغییر نکرده، حتی تعداد فوتیها که از 400 و خردهای به 300 و خردهای رسیده کاهش آنچنانی نداشته است. علاوهبر این، همچنان روزی 13 هزار و خردهای تعداد مبتلایان جدید مشاهده میشود. این یک معیار است که باید روند کاهشی بگیرد. برای همین است که اظهار نگرانی میکنم و امیدوارم ما اشتباه کنیم. نسبت به اینکه بخواهیم بعد از این دوره کوتاه محدودیتهای بسیار محدود که اعمال کردیم جامعه را باز کنیم، احساس خطر میکنم. ما هنوز نتایجی که باید کسب میکردیم را نگرفتهایم، ولی جامعه را آزاد میکنیم و این امر خطرناک است؛ باتوجه به اینکه مردم را به جامعه میفرستیم و تراکم را ایجاد میکنیم. بازگشاییهای جدید بهنظر من فاجعه است. اینکه پاساژها را باز کنیم و مردم در پاساژها حضور یابند خطرناک است و باتوجه به دادههایی که الان هم میگیریم باید این محدودیتها را ادامه میدادیم. از هفته دیگر سرما در کشور بیشتر میشود. اینکه باوجود این امر اجازه دهیم مردم به پاساژها بروند منطقی نیست. اظهار نگرانیای که من درباره صحبت خانم محرز داشتم که استاد بزرگ ما است، این است که بهنظر من اصلا از جنبه علمی این حرف درست نیست که بگوییم زنجیره انتقال ویروس شکسته شده است، بر چه اساسی؟ ضریب متوسط عفونی هر فرد شاخصی است که میتوان روی آن بحث علمی کرد و میتواند از صفر تا بینهایت باشد و اگر بین صفر و یک باشد مهار کردیم و اگر بالاتر از یک باشد نشاندهنده حالت اپیدمی است، برای ما چنین اتفاقی رقم نخورده و ما الان در اوج اپیدمی در ایران هستیم. این اظهارات غیرعلمی است. این یک بحث است و بحث دوم تاثیرگذاریای است که سخنان بزرگان ما بر جامعه میگذارد. بهشخصه در این مدتی که خانم دکتر این صحبت را بیان داشتند، تلفنهای متعدد داشتم که مردم اظهار خوشحالی کردند که خیالمان راحت شد. من احساس خطر کردم و اینکه مردم ما الان تابآوری پایینی دارند. هر خبری میتواند روی آنها تاثیر منفی و مثبت بگذارد. باید با مردم خیلی دقیق و علمی صحبت کنیم و اطلاعات درست را دراختیار آنها قرار دهیم. گفتن اینگونه حرفها که بهنظر من پایه علمی هم ندارد میتواند اثر بدی بگذارد. حداقل این است که برخی از افراد اطاعت لازم و پیروی از برنامهها را ندارند، دوباره برنامههای خانوادگی خود را از سر میگیرند. آمار مربوط به این دورهمیها را نداریم و این را از سخنان فرمانده کرونای تهران دریافت میکنیم که میگویند در همین دوران محدودیت هم 70 و خردهای درصد از افراد قرنطینه را شکسته و رعایت نکردند. این به چه معناست که آمار میدهیم 70 درصد قرنطینه را رعایت نکردند و بعد میگوییم شهر نارنجی شده، بعد میگوییم زنجیره ویروس شکسته شده، درحالیکه اینچنین نیست. این موارد وضعیت را خطرناکتر میکند و بهنظر من درست نیست.»