متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشر آن در جالبز به معنای تایید آن نیست
محمدحسین لطفالهی/ حمایتهای تسلیحاتی غرب از کییف از تاثیرگذارترین مسائل روی سرنوشت جنگ اوکراین است، اما اختلافنظر میان کشورهای غربی بر سر این جنگ و همچنین حمایت تسلیحاتی اندکی که از سوی بعضی از این کشورها صورت میگیرد باعث شده تردیدهایی میان اعضای ناتو به ویژه کشورهای همسایه اوکراین پدید آید. آنها فکر میکنند برخی کشورهای غربی اهمیتی برای تحمیل شکست بر روسیه قائل نیستند و ترجیح میدهند با پایان زودهنگام جنگ، هر چه سریعتر مذاکرات صلح آغاز شود.
زمانی که روسیه در بامداد 24 فوریه حمله نظامی خود به اوکراین را آغاز کرد، ارزیابی بسیاری از سرویسهای اطلاعاتی و کارشناسان نظامی این بود که ارتش روسیه خیلی زود موفق به تسخیر کییف خواهد شد و در کوتاهمدت میتواند به اهداف سیاسی و نظامی خود در اوکراین دست پیدا کند. در ادامه اما ضعفهای لجستیکی گسترده ارتش روسیه در کنار مقاومت قابل توجه نظامیان اوکراینی و حمایت تسلیحاتی جدی غرب از اوکراین باعث شد شرایط تغییر پیدا کند و مسکو تصمیم بگیرد تجدیدنظرهایی در تعیین اهداف سیاسی و نظامی خود داشته باشد. روسها سربازان خود را از مناطق شمالی جمعآوری کرده و با تمرکز روی تثبیت مناطق تسخیر شده در جنوب اوکراین و همچنین پیشرویهای بیشتر در شرق این کشور، زمینه را برای تحمیل شرایط صلح بر اوکراین فراهم کنند.
از نگاه غرب این وضعیت قابل پذیرش نبود. کشورهای غربی شامل ایالات متحده، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو ناتو تلاش کردند از طریق اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه و حمایت اقتصادی و نظامی از اوکراین شرایط جنگ را به نفع کییف تغییر دهند. با پدیدار شدن تبعات اقتصادی تقابل با روسیه از جمله افزایش قیمت سوخت، مواد غذایی و کالاهای اساسی اما همه چیز دستخوش تغییراتی شد.
نیویورکتایمز روز جمعه در گزارشی پیرامون اختلافنظر کشورهای اروپایی در خصوص جنگ اوکراین نوشت: در حال حاضر تفاوت قابل توجهی میان حجم تسلیحات و کمکهای اقتصادی که از سوی بریتانیا، لهستان و ایالات متحده برای اوکراین ارسال میشود و تسلیحات و کمکهایی که دیگر کشورهای اروپای غربی برای کییف میفرستند، وجود دارد. این مساله باعث به وجود آمدن این سوال شده است که آیا برخی کشورهای اروپایی روند تامین تدارکات مورد نیاز اوکراین برای غلبه بر روسیه را کند کردهاند؟ آیا هدف آنها این است که جنگ سریعتر به پایان برسد و مذاکرات زودتر آغاز شود؟ به نوشته این روزنامه، زمزمهها پیرامون این موضوع با صدایی بلندتر از همیشه از جناح شرقی ناتو که کشورهای نزدیکتر به میدان جنگ هستند، شنیده میشود.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که رهبران کشورهای فرانسه، ایتالیا، آلمان و رومانی در ماه ژوئن عازم کییف شدند تا در دیدار با ولودیمیر زلنسکی، رییسجمهور اوکراین به او اطمینان دهند که به حمایت از اوکراین ادامه خواهند داد.
به گزارش «اعتماد»، کشورهای غربی دو نگاه کاملا متفاوت به جنگ در اوکراین دارند. گروهی از این کشورها معتقدند با توجه به مشکلات ناشی از جنگ که میتواند به بروز بحران مواد غذایی و بحران انرژی در جهان منجر شود، پایان هر چه سریعتر جنگ حتی با اعطای امتیازاتی به روسیه میتواند مفیدتر باشد. از نگاه گروه اول، تحقیر روسیه میتواند عواقب سختی نظیر واکنش غیرقابل پیشبینی مسکو را در پی داشته باشد. برخی دیگر اما بر این باورند که اگر روسیه به دلیل تجاوز به اوکراین تنبیه نشود، امکان کشیده شدن جنگ به اروپای غربی در آینده وجود دارد.
اولریخ اسپک، تحلیلگر سیاست خارجی در آلمان در این خصوص میگوید: «غرب اوکراین را به میزان لازم تجهیز میکند تا بتواند به مقاومت ادامه دهد، نه اینکه پیروز شود. ایده اصلی نزد رهبران غربی این است که روسیه نباید پیروز شود اما نباید هم شکست بخورد.» او میافزاید: «حجم تسلیحاتی که به اوکراین ارسال میشود و زمانی که برای ارسال این تجهیزات صرف میشود، چیزهای زیادی درباره اهداف کشورهای غربی در جنگ اوکراین به ما میگوید. از سوی دیگر باید توجه داشت که امروز اوکراین بیش از گذشته به تجهیزات غربی وابسته است.»
چه کشورهایی بیشترین کمک را به اوکراین داشتهاند؟
دادههای جدیدی که موسسه آلمانی kiel منتشر کرده، نشان میدهد شکاف محسوسی میان تعهدات برخی کشورها از جمله آلمان برای کمک به اوکراین و میزان کمکهایی که تاکنون برای کییف ارسال شده، وجود دارد. این دادهها بر اساس اطلاعات موجود تا اول جولای تنظیم و بر مبنای یورو محاسبه شده است.
این اطلاعات نشان میدهد حتی اگر مساله زمان را در تحویل کمکها در نظر نگیریم، تعهداتی که برخی کشورهای اروپایی نظیر آلمان و فرانسه در راستای کمک به اوکراین پذیرفتهاند، در مقایسه با کشورهایی نظیر ایالات متحده، بریتانیا و جناح شرقی ناتو اندک است.
بر اساس این گزارش، اگر حجم کمکهای تعهد داده شده مبنای محاسبه قرار گیرد، ایالات متحده با 42 میلیارد و 615 میلیون یورو، بریتانیا با 6 میلیارد و 217 میلیون یورو و آلمان با 3 میلیارد و 340 میلیون یورو در جایگاههای اول تا سوم قرار دارند، اما اگر قرار باشد حجم کمکهای تعهد داده شده با توجه به تولید ناخالص داخلی هر کدام از این کشورها مورد بررسی قرار گیرد، وضعیت به کلی متفاوت خواهد شد. با این روش محاسباتی جدای از کمکهایی که از طریق اتحادیه اروپا برای ارسال به اوکراین تخصیص داده شده، استونی 0.9 درصد، لتونی 0.7 درصد، لهستان 0.5 درصد، بریتانیا 0.2 درصد، ایالات متحده 0.2 درصد، آلمان 0.09 درصد و فرانسه 0.08 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای کمک به اوکراین اختصاص دادهاند.
قرار گرفتن آلمان در رتبه چهاردهم، فرانسه در رتبه پانزدهم و ایتالیا در رتبه بیست و دوم کمک به اوکراین (بر مبنای سهم از تولید ناخالص داخلی) نشان میدهد رفتار این کشورها تا چه اندازه با بریتانیا (رتبه چهارم)، ایالات متحده (رتبه پنجم) و لهستان (رتبه سوم) متفاوت بوده است.
چرایی یک تفاوت معنادار
گانترام ولف، اقتصاددان و رییس جدید شورای روابط خارجی آلمان آمارها پیرامون کمک به اوکراین را «شوکهکننده» میخواند: «این آمارها واقعا شوکهکننده است. سطح کمک اروپاییها به اوکراین کمتر از 0.2 الی 0.3 درصد بوده و هرچند این مبلغ زیادی به حساب میآید، اما در برابر هدفی که داریم واقعا ناچیز است.»
نیویورکتایمز مینویسد: این اعداد نشان میدهد که آلمان و فرانسه اهداف استراتژیک متفاوتی نسبت به واشنگتن و لندن دارند. آنها معتقدند روسیه مجهز به سلاح هستهای به اندازهای بزرگ و خطرناک است که نباید شکستی سنگین را به آن تحمیل کرد و نباید ولادیمیر پوتین رییسجمهور روسیه را به گوشه رینگ برد. کسانی مانند بریتانیا، لهستان و کشورهای بالتیک وجود دارند که به دنبال منزوی کردن آقای پوتین و روسها نیز به دلیل شریک بودن در جنگ هستند. کسانی مانند بلژیک، جمهوری چک و هلند که ایده مهار جنگ سرد را دوباره مرور و از محدودیتها صحبت میکنند و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، مجارستان و ایتالیا «که امیدوارند در مقطعی فرصتی برای آغاز گفتوگوی جدید با روسیه، نه فورا، بلکه آماده بودن فراهم شود». پییر ویمونت، سفیر سابق فرانسه در واشنگتن و مقام ارشد سابق اتحادیه اروپا معتقد است اگر بخواهیم جزییتر به مساله نگاه کنیم، سه دیدگاه در میان کشورهای اروپایی به مساله اوکراین وجود دارد: «کشورهایی مانند بریتانیا، لهستان و کشورهای حوزه بالتیک به دنبال تحمیل شکست و منزوی کردن روسیه و روسیها هستند. کشورهایی مانند بلژیک، جمهوری چک و هلند ایدههایی نظیر مهار با روشهای جنگ سردی را دنبال میکنند و کشورهایی مانند فرانسه، آلمان، مجارستان و ایتالیا امیدوارند فرصتی برای مذاکرات صلح هر چه زودتر فراهم شود.»
ویمونت معتقد است این شکافها در کوتاهمدت پر نمیشود. اولریخ اسپک نیز باور دارد بر خلاف سال 2014 که آلمان روند مینسک را برای توقف جنگ سازماندهی کرد، هیچ کس در حال حاضر قدرت طرح یک ابتکار قدرتمند دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ را ندارد. به نظر میرسد در نبود چهرهای نظیر مرکل، صدراعظم پیشین آلمان که دیپلماسی مستقل اروپا در برابر روسیه را مدیریت کرد، اروپا بهرغم اختلافنظر جدی با واشنگتن، توانایی پیشبرد اهداف خود را نداشته باشد.