اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در اخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست و صرفا برای آشنایی مخاطبان با مطالب ترجمه شده از رسانه های خارجی است.

اسراییل هنوز مسوولیت ترور (شهید) محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای ایران را بر عهده نگرفته است، با این حال منابع غربی احتمال می‌دهند این عملیات زیر سر نیروهای موساد باشد. آموس یادلین، رییس پیشین سازمان ضد اطلاعات ارتش اسراییل موسوم به «آمان» در مورد انگیزه ترور (شهید) فخری‌زاده می‌گوید: «یکی از چشم‌های آنان و شاید هر دو چشم‌شان معطوف به واشنگتن بود نه ایران.» 

سایت المانیتور در این باره می‌نویسد: در حالی که کل خاورمیانه درگیر تنش‌های بی‌سابقه میان ایران و اسراییل شده که موجب نگرانی روزافزون سایر کشورهای منطقه است، اما در واقع یک درگیری جالبتر میان واشنگتن و تل‌آویو وجود دارد. ایران، امریکا و دیگر کشورهای جهان گمان می‌برند این عملیات به احتمال زیاد کار نیروهای موساد بوده است. در حالی که تل‌آویو رسما مسوولیت این حمله را بر عهده نگرفته، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسراییل در کلیپ ویدئویی که اندکی پس از اعلام خبر منتشر شد، نتوانست جلوی خود را بگیرد و به صورت ضمنی به این ترور اذعان‌ کرد.  یک دیپلمات غربی ساکن منطقه که نمی‌خواست نامش فاش شود در مصاحبه با «المانیتور» گفت: «به‌طور کلی فعالیت‌های اسراییل در ماه‌های اخیر و به‌خصوص در این مورد مرا به یاد تب خرید عجولانه معشوقه‌ای می‌اندازد که عاشقش در حال مرگ است. او می‌داند به محض اینکه عاشق چشم‌هایش را برای همیشه ببندد، مهمانی تمام می‌شود، بنابراین سعی می‌کند تا جایی که می‌شود از زمان حال استفاده کند.» این بدان معناست که اکنون میز نتانیاهو و یوسی کوهن، رییس موساد پر شده از لیست «کارهایی که باید انجام شود» و آنها سعی دارند پیش از آنکه واشنگتن رابطه خود را با تل‌آویو قطع کند، کارهای بیشتری انجام بدهند. هدف آنها تضعیف برنامه هسته‌ای ایران، بی‌ثبات کردن حکومت جمهوری اسلامی ایران و ایجاد هرج و مرج برای جلوگیری از آغاز مذاکرات جدید میان دولت جدید امریکا و تهران و بازگشت به سیاست‌های دولت باراک اوباما در قبال ایران است.  زمانی که نتانیاهو در حال تایید عملیات پیشنهادی کوهن در آن سوی مرزهای دشمن است، نیم نگاهی هم به دو نهاد مهم امریکایی دارد: کاخ سفید و وزارت امور خارجه. اگر اسراییل پشت این عملیات باشد، می‌توان منظور از چراغ سبز مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده و همچنین بازنشر گزارش روزنامه‌نگار اسراییلی در مورد عملیات ترور تهران از سوی ترامپ را فهمید.

اما نتانیاهو از ستاد انتقالی رییس‌جمهور منتخب امریکا یعنی جو بایدن تنها نگاهی خیره‌ دریافت می‌کند. در عین حال مقامات سابق دولت اوباما نیز این ترور را محکوم می‌کنند.  نویسنده این مطلب با طرح این ادعا که فعلا اسراییل در جنگ پنهانی خود با ایران برتری تاکتیکی و عملیاتی دارد، می‌نویسد: اکنون شمشیر اسراییل برنده است. ضربات وارد شده به ایران در سال‌های اخیر زیاد و دردناک بوده است. اما ایران در فکر برنامه‌های بلندمدت است. اتفاقات اخیر، تا جایی که به آنها مربوط می‌شود، صرفا شلوغ‌کاری‌های بی‌نتیجه‌ بوده‌اند. از سوی دیگر، اعتماد به نفس و هیجانات اسراییل زیاد است و به نظر می‌رسد قصد دارد منطقه را به آتش بکشد. این عملیات که به اسراییل نسبت داده می‌شود، پاسخی به یکی از حساس‌ترین موضوعات کنونی بوده و نشان می‌دهد نتانیاهو قصد ندارد در مورد این موضوع با دولت بایدن به توافق برسد. برعکس، او قصد دارد در جایگاه مخالف قرار گرفته و به منظور جلوگیری از تکرار اشتباهات دموکرات‌های قبلی از سوی بایدن، رهبری ائتلافی تهاجمی میان اسراییل و مسلمانان سنی را بر عهده بگیرد. احتمالا او در اولین دیدار خود با رییس‌جمهور جدید امریکا سر خم نمی‌کند. او به دنبال جنگ است.  از سوی دیگر ایران دچار تردید شده و هنوز عزادار ضربه قبلی است. تهران روایت‌های مختلفی را از نحوه ترور فخری‌زاده ارایه کرده است: از عملیات تمام روباتیک (استفاده از یک تیربار نصب‌شده روی وانت نیسان که با کنترل از راه دور کار کرده و در نهایت خود به خود منفجر شده است) تا تیم ۶۲ نفره‌ای از تروریست‌های موساد که ظاهرا پس از عملیات متواری شده‌اند.

مقامات اسراییل معتقدند ایران برای انتقام این ترور با معضلی آزاردهنده روبروست چرا که آنها اسراییل را عامل آشوب در منطقه می‌دانند و اگر بخواهند علیه آن اقدامی انجام دهند دونالد ترامپ، رییس‌جمهور فعلی امریکا در آخرین روزهای حضور خود در کاخ سفید مجبور به مداخله نظامی خواهد شد و تهران دوست ندارد کار به اینجا بکشد.  اتفاقات اخیر ما را به یاد سال‌های 2010 تا 2013 میلادی انداخت که اسراییل قصد داشت در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران حمله کند. در آن زمان نتانیاهو و همچنین وزیر دفاع وقت این رژیم از چنین اقدامی حمایت کردند، اما سایر وزرای کابینه و روسای آژانس‌های امنیتی خواستار تاییدیه ایالات متحده یا همکاری فعال آن شدند. یکی از نگرانی‌های اصلی امریکایی‌ها این بود که مبادا برخلاف میل‌شان حمله اسراییل پای امریکایی‌ها را به این درگیری بکشاند. نتانیاهو در مقطعی خاص باورش شده بود که احتمال وقوع چنین سناریویی وجود دارد؛ به همین دلیل رییس وقت موساد را به واشنگتن فرستاد تا با همتایان خود ملاقات کرده و امکان چنین همکاری را بررسی کند، اما او را دست از پا درازتر به خانه فرستادند. آنها اکنون دوباره چنین فرضیه‌ای دارند. اما ترامپ اوباما نیست. او از حالا تا 20 ژانویه غیر قابل پیش‌بینی‌ترین رهبر جهان محسوب شده و تصمیماتش مشخص نیست. نتانیاهو روی شخص پیچیده‌ای قمار کرده است. او اکنون می‌تواند تصمیم به عقب‌نشینی بگیرد یا اینکه رقم قمار خود را بالا ببرد که این کار به معنای شروعی بد با جو بایدن خواهد بود و رویایی احتمالی با دولت جدید امریکا را در پی خواهد داشت. نتانیاهوی پیری که جهان می‌شناخت، محتاط و مردد بود و تمایلی به ماجراجویی نداشت؛ او جایگاه خود را در سلسله مراتب جهانی می‌دانست. اما نتانیاهو سال 2020 که متهم به رشوه‌خواری، کلاهبرداری و خیانت در امانت شده، فرد دیگری است. اکنون خوی تهاجمی او بیشتر شده، اعتماد به نفس زیادی پیدا کرده و سرش درد می‌کند برای جنگ. این در حالی است که ایران فعلا آرامش خود را حفظ کرده و منتظر است تا بایدن اهداف خود را دقیق‌تر مشخص کند. 

ترجمه هدیه عابدی