جالبز/ روضههای زنانه در بستر محله- منزل بزرگترین و در عین حال ناشناختهترین تشکلهای اجتماعی زنانی هستند که رسانه تعمدا و به غلط از آنها تصویر زنانی سعایتکننده و کم سواد که همیشه در حال سبزی پاککردن هستند بازنمایی کرده است.
شاید همین تصور عمومی از الطاف مجالس اباعبدالله باشد تا این تشکلهای عمیقا خودجوش و در زمان و مکان ـمحلهـ شکل گرفته از تیررس ابژهشدگی مدرن در امان بمانندو در آزمایشگاه اهالی آکادمی و متبخترهای اتوکشیدهای که همهچیز و همهکس برایشان به اندازه ابژه پژوهشی و رسانهای وزن دارد گرفتار نیایند.
زنانی که در سادهترین و بیپیرایهترین شکل ممکن برای اهلبیت علیهمالسلام مجلس میگیرند بدون آنکه بخواهند در اینستاگرام شیر کنند یا لایک بگیرند. زنانی که عموما خانهتکانیشان را به دلیل برگزاری مجالس اباعبدالله قبل از محرم انجام میدهند.
وقتی تب شورایاری و تبلیغاتش فراگیر شد ذهنم سریع رفت روی گمنامی و ظرفیتهای این تشکلهای بی سروصدایی که به صورتی کاملا نامحسوس یک محله را مدیریت میکنند بدون آنکه مانند ساختارهای پرطمطراق امروزی هزینهساز باشند. تشکلهای مردمنهادی که درونشان از صندوق قرضالحسنه تا صندوق خیریه برقرار است و ساختاری نانوشته ولی منضبط برای عیادت از همسایه، مشورت درباره فلان مشکل محله و حتی بروز جلوات زنانگی و انتقال میراث دینی و عرفی به نسل بعد دارند؛
حواسشان هست که دختر فلان همسایه زمان شوهرکردنش دیر شده و برایش مورد پیدا کنند یا پسر فلانی بیکار است و چون شغلی برایش سراغ ندارند ختم صلوات برمیدارند.
هر وقت توی جمعشان قرار میگیرم افسوس میخورم که چرا سالها مغلوب جو مزخرفی بودم که به سودای آسیبشناسی همه ظرفیتها را سیاه و تیره میدید.
پ ن1: امروز خانم جلسهای روضه از آسیب بیصبری در برابر مشکلات دنیوی گفت و اینکه چطور کوفیان به دلیل بیصبری حسین را رها کرده و به دامان ابنزیاد پناه آوردند. صورتبندی زیبایش از نسبت بیصبری و کمطاقتی و ارتباطش با قصه تحریم و پناه بردن ملت به برجام آن هم با آن ادبیات عامیانه ولی محکم من علوم سیاسی خوانده را کیش و مات کرد.
پ ن2: یکی از نکات قابل توجه جریان داشتن شور زندگی در این مجالس است. مثل همین تفاوت نقاشی دخترانه و پسرانهای که برای آرام شدن سروصدای کودکانه در جلسه روضه کشیده شد. اون خطهای نیمدایره غرش شیرن?
پ ن 3: در نوشتن این مطلب،تیتر کوچک زیباست از جناب @m.mahdyar60 و مطلب در ضرورت خود را به مجالس اباعبدالله سپردن از جناب @roozbahani1 در خاطرم بود.
نویسنده: عاطفه صادقی