خراسان/ توی عکس، زنی را می بینم هم سن و سال مادربزرگم؛ چادرش را پشت گردن گره زده و مشغول شست و شوی سیب است. توضیح عکس که همراه آن در خبرگزاری ها و فضای مجازی دست به دست می چرخد، میگوید: «حاجنصرت با همراهی گروهی از جوانان برای کادر درمان و بیماران، آبسیب تهیه میکند». از آن کارهایی که ما معمولا نمیگذاریم مادربزرگها انجام بدهند. روزهای پیش از کرونا که خانهشان سوت و کور نبود، وقتی دور هم جمع می شدیم، کارهای سخت و سنگین وظیفه جوانترها بود. فکر میکنم این عکس بههمین دلیل توجهم را جلب کرده است. با دیدنش احساس میکنم باید بلند شوم و سبد سیب را از دستِ مادربزرگِ توی عکس بگیرم که کمرش درد نگیرد اما زنِ توی عکس، «حاجنصرت خیراندیش»، با من موافق نیست. پیر و جوان برایش معنی ندارد و معتقد است سختی وقتی آسان میشود که هرکس –فارغ از سنوسال- هرکاری ازدستش برمیآید، انجام بدهد. آنچه در ادامه میآید گفتوگوی کوتاه من با این زن بزرگمنش است.
حاجخانم شما چندسالهاید؟
فکر کنم متولد 28 هستم.
ایده آب میوه گرفتن چطور و از کی شروع شد؟
تقریبا نزدیک 50 روز است که با بچههای پایگاه شروع به این کار کردیم. پایگاه یعنی حسینیه «فرجاللهی»، قبلا منزل «حاج فرجا…» پدربزرگ شوهرم بودهاست که وقفش کردهاند. «حاج علیاکبر دشتی» یکی دیگر از اقوام شوهرم که به تازگی براثر کرونا فوت کرده، آن را ساختهاست. اینجا همیشه مجلس عزا و هیئت برپا بودهاست، حالا هم ما کاری را انجام میدهیم که اینروزها لازم است.
روزی چندساعت کار میکنید؟
من از شش و ربع صبح میآیم. جوانها چون میروند سر کار، دیرتر میرسند. تا حولوحوش ساعت 3 بعدازظهر که جوانها بیایند برای آبگیری و ظرف کردن، سیب و هویجها را میشویم، ضدعفونی میکنم، میوههای خراب را سوا و بعد هم ریزشان میکنم. تا حدود هفت بعدازظهر کارمان طول میکشد.
زمان زیادی است، خسته نمیشوید؟
فکر میکنم یکی پشتیبانم است. پسرم هم میآید کمک ولی او هم نیاید، احساس میکنم تنها نیستم. قبلا تا ساعت 10 صبح میخوابیدم و هرروز با حال بد و کمردرد بیدار میشدم. حالا هم کمردرد شدیدی دارم ولی اینجا که میآیم خوشحال و خوب هستم.
روزی چقدر آب میوه میگیرید؟
روز تا روز داریم؛ 500تا، 400تا و گاهی 600تا بطری. پسرها بطریها را میبرند برای چندتا بیمارستان شهر. هم به دکترها و پرستارها میدهند و هم به بیمارها. توی محله خودمان هم به هرکس کرونا داشتهباشد، از این آب میوهها میدهند.
برای کار به این بزرگی چندنفر با شما همکاری میکنند؟
وقت تا وقت فرق دارد؛ گاهی شش هفت نفر میآیند، گاهی 15نفر. جوانها درس و کار دارند، نمیتوانند دایم بیایند. من ولی هر روز میآیم، بهجز یکروز که برای مصاحبه مرا به تهران بردند. میوهها را هم خیرها و مردم محل تهیه میکنند. مردم میگویند تا کرونا هست، ما هم هستیم. من هم همینطور!
برای بعد از کرونا چه برنامهای دارید؟
من 10تا نوه دارم، همیشه بهشان میگویم کار خیر هرجا که بود، خودت را برسان. 48سال است توی این حسینیه، هروقت مراسم روضهخوانی و عزاداری امام حسین (ع) بوده، من هم بودهام و هرکاری ازدستم برآمدهاست، انجام دادهام. از این بهبعد هم همین کار را میکنم.
نویسنده : الهه توانا | روزنامه نگار