حامی هنر زندگی/ افسردگی بعد از بازنشستگی به احتمال بیشتر سراغ کسانی میآید که هیچ آمادگی برای ورود به این دوره از زندگی را ندارند. حتی کسانی که شغل آزاد دارند، با احساساتی مشابه افسردگی مواجه میشوند چرا که افسردگی بعد از بازنشستگی تنها به معنای کار نکردن نیست و در کنار خود جریانات و چالشهای زیادی را به همراه دارد. کاهش توان جسمی به نسبت گذشته، تنها شدن، گذر زمان، ترس از مرگ و… از جمله عوامل تشدید کننده افسردگی بعد از بازنشستگی میباشند. برای آن که بتوانید در این دوره از زندگی فرصتهای خود را بشناسید، نیاز به تغییر نگرش و مرور زندگی تان دارید و در این راه با کمک یک روانشناس میتوانید به یک خودشناسی رسیده و انگیزهها و اهداف جدیدی برای خود تعیین کنید. با توجه به اهمیت موضوع در ادامه به بررسی تفاوت زنان و مردان، علل و راههای مقابله با افسردگی بعد از بازنشستگی میپردازیم.
افسردگی در دوران بازنشستگی بانوان و آقایان
طبق تجربه اغلب مردان بعد از بازنشستگی از بیکار بودن کسل شده و به دنبال شغل جدیدی میگردند. این در حالی است که خانمها بعد از بازنشستگی معمولا زمانی را که بدست آوردهاند در خانه و بین افراد خانواده میگذرانند. مردان بعد از کناره گیری از کار و در دوران بازنشستگی به دلیل دوری از شرایط کاری گذشته، بی هدف بودن زندگی و نداشتن انگیزه و ارتباط کمتر با همکاران و دوستانی که در محیط شغلی داشتهاند؛ منزوی و گوشه گیر شده و دچار افسردگی میشوند. در واقع بازنشستگی یکی از عوامل تحریک کننده افسردگی است که تاثیرات خود را بر جنبههای مختلف زندگی افراد میگذارد و معمولا در مردان بیشتر از زنان رخ میدهد.
ارتباط افسردگی با نگاه اطرافیان به بازنشستهها
اهالی خانواده اغلب از بازنشستگی پدر و مادر خوشحال میشوند و از کم شدن اشتغال ذهنی آنها ابراز خرسندی میکنند. بازنشستگی هم برای متاهلین و هم مجردها نفع زیادی دارد. خصوصا اگر مسئولیت فرزندان و یا نوهها را به عهده داشته باشید، بار بزرگی از دوشتان برداشته شده و میتوانید برنامه ریزیهای بیشتری با آنها انحام دهید. در هر مرحلهای از زندگی که باشید، بازنشستگی فرصتی دوباره برای شناخت نزدیکان و دوستانتان میتواند باشد. همین تغییر نگرش باعث ایجاد فاصله میان شما و افسردگی میشود.
چرا بازنشستگی احتمال افسردگی را افزایش می دهد؟
یکی از نشانههای افسردگی به معنای در خودماندن به صورت مداوم است. رها کردن کارهای روزانه مثل خواب، خوراک و عدم لذت از فعالیتهای پیشین، خستگی در بیشتر مواقع از جمله رفتارهایی است که بازنشستهها بعد خروج از کار از خود نشان میدهند. افسردگی در افراد بازنشسته اغلب به صورتی درونی شکل میگیرد. دنیا دیدگی این افراد باعث میشود افسردگی نمودهای بیرونی کمتری داشته باشد. درونی کردن ناراحتی و غم و نداشتن انگیزه برای تغییر، آنها را هر روز بیشتر در دنیای افسردگی فرو میبرد.
علاوه بر این در صورتی که همسر فرد فوت کند، مشکلات بیشتر شده و نشانههای افسردگی با شدت بیشتری هجوم میآورند. این در حالی است که فرزندان هر کدام دنبال کارهای خودشان بوده و زمان کافی برای پدر و مادر ندارند. تنهایی و نداشتن کار برای این افراد بزرگ ترین عامل افسردگی محسوب میشود. همچنین فرد بعد از بازنشستگی ممکن است احساس ناتوانی و اضافی بودن نیز داشته باشد، رفتار و حضور دوستان و خانواده در عدم بروز این احساسات بسیار مهم تلقی میگردد. فشارهای مالی، نداشتن امید به آینده، بی حوصلگی و بی هدفی از دیگر علل بروز افسردگی بعد از بازنشستگی میباشد.
بازنشستگی زودرس چه تاثیری بر احتمال ابتلا به افسردگی دارد؟
اغلب کسانی که زودتر از موئد خود را بازخرید میکنند، بعد از مدتی احساس میکنند هنوز توانایی زیادی برای کار کردن دارند و میتوانستند انرژی خود را به کار تبدیل کنند. بدین صورت با احتمال بیشتری دچار احساس بیهودگی و سرخوردگی و در نتیجه افسردگی میشوند. البته کسانی که به دلایل ضعف جسمانی و مشکلات پزشکی از کار بازنشست شدهاند، این احساس را نخواهند داشت. به طور کلی میتوان گفت هر چه قدر تصمیم به بازنشستگی به عهده خود فرد باشد، بعد از بازنشستگی انعطاف پذیری و رضایت بیشتر و احتمال افسردگی کمتر خواهد بود.
نوع نگرش اطرافیان نسبت به افراد بازنشسته نیز بسیار بر احساساتی که آنها از خود دارند، تاثیر میگذارد. در صورتی که جامعه و اطرافیان بازنشستگی را به عنوان نوعی ازکار افتادگی طلقی کنند، فرد به نوعی انزوای اجتماعی دچار میشود که با شروع بازنشستگی خلاءهای روانی در فرد بیشتر میشود. بنابراین توصیه میشود تا زمانی که توانایی کار کردن دارید، حتی اگر بازنشست شدهاید، یک فعالیتی را دنبال نمایید. اینگونه کمتر ممکن است که علائم افسردگی به سراغ شما بیاد و مشکلاتی را ایجاد کند.
راه چاره برای فرار از افسردگی بعد از بازنشستگی
هیچ وقت اجازه ندهید افسردگی و غصه و غم بر شما چیره شود. فرقی نمیکند که در کجا زندگی میکنید و دیگران چکار میکنند، شما لازم است همچنان برای سلامت روان خود به تلاشتان ادامه دهید. البته لازم به ذکر است که روابط اجتماعی و حمایتهای اجتماعی به شدت میتواند بر رفتار آدمی غلبه کند؛ بسیاری از بازنشستهها خود را به کارهای کشاورزی، امور خیریه، فعالیتهای هنری و… سرگرم میکنند.
این رفتارها و این روحیه باعث میشود که درجه و شدت افسردگی کمتر مشاهده شود. افسردگی زمانی روی میدهد که فرد نسبت به همه مسائل با دیدی منفی نگاه کند و قدرت تغییر و حضور خود را فراموش کند. این نگاه منفی باعث میشود باور کند که به هیچ دردی نمیخورد. برنامه ریزی برای بازنشستگی یکی دیگر از راه های مقابله با افسردگی در این دوران میباشد.
وظایف اطرافیان برای مقابله با افسردگی بعد از بازنشستگی
بودن در جمع خانواده، سفرهای تفریحی-زیارتی، ورزشهای مناسب سن، عضویت در گروههای همسن و انجام فعالیتهای خیرخواهانه و… از جمله فعالیتهایی است که مانع از افسردگی بعد از بازنشستگی میشود. گاه هم زمانی دوران سالمندی، بحران میانسالی و یا فرصت کافی برای فکر کردن به مشکلات حل شده احتمال بروز اختلالات روانی را بیشتر میکند. به همین منظور مشاوره روانشناسی و ارتباط با یک متخصص به آنها کمک میکند تا بتوانند راحت تر از پس مشکلات برآیند. اگر یکی از اعضای خانواده تان احساس میکنید دچار افسردگی بعد از بازنشستگی شده با فراهم کردن چنین موقعیتهایی میتوانید به حفظ سلامت روان او کمک کنید.
در این راستا مشاوره افسردگی میتواند بسیار موثر واقع شود. در واقع در جریان مشاوره افسردگی به بازنشستهها کمک میشود تا نگرش خود را نسبت به این دوران تغییر داده و سبک زندگی خود را بر اساس شرایط جدی تطبیق دهند. ما نیز در مرکز مشاوره حامی هنر زندگی شرایطی را برای افراد فراهم کردهایم که از هر کجای کشور بتوانند با مشاوران ما به صورت تلفنی در ارتباط باشند. همچنین امکان مشاوره حضوری نیز برای افرادی که در تهران سکونت دارند نیز فراهم است.
سوالات متداول درباره افسردگی بعد از بازنشستگی
وجود تفریحات و مسافرتهای مختلف برای یک فرد بازنشسته چقدر میتواند در کاهش ابتلا به افسردگی موثر واقع شود؟
به طور کلی در صورتی که فرد بتواند بعد از دوران بازنشستگی سبک زندگی فعالانه را در پیش بگیرد میتواند به بهداشت جسمی و روانی خود کمک زیادی کند. دیدار با دوستان قدیمی، قدم زدن و پیاده روی و قرار گرفتن در گروههایی که شرایط مشابه با فرد دارند میتواند بسیار مفید واقع شود. همچنین در صورتی که فرد به یک خودشناسی برسد میتواند نگرش خود را تغییر داده و نشاط قبلی را به زندگی بازگرداند.
پدرم بعد از 30 سال کار دولتی اکنون 3 ماهی است که بازنشسته شده است اما دیگر مثل سابق بگو و بخند نمیکند و خود را از جمع دور نگه میدارد مشکل چیست؟
شرایط زندگی بعد از بازنشسته شدن به طور کلی متفاوت است و فرد ممکن است نشانههایی از جمله انزوا و گوشه گیری را نشان دهد. اهمیت این علائم هنگامی است که میتواند منجر به افسردگی شود. در واقع در صورتی که فرد به مدت 2 هفته، نشانههایی مانند بی علاقگی شدید، بی لذتی و داشتن خلقی غمگین را تجربه کند به اختلال افسردگی دچار شده است و نیاز است که برای درمان افسردگی اقدامات موثری انجام گردد.