متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در جالبز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمد بلوچزهی/ همواره در طول تاریخ و در مقاطع و برهههای مختلف زمانی روایتهای مختلف و متعددی از شیوع پدیده آدمخواری در جریان حوادث و رخدادهای گوناگون تاریخی توسط تاریخنگاران و نویسندگان سراسر جهان بیان شده و به رشته تحریر درآمده که متناسب با زمان این پدیده مذموم از دل شرایط و موقعیتها ظهور نموده است و بروز. حال در این یادداشت قبل از اینکه به ظهور پدیده شوم آدمخواری در قرن 21 آنهم در محرومترین و توسعهنیافتهترین استان کشور سیستان و بلوچستان بپردازیم که اکنون در همین برهه از تاریخ کشور از درون رخدادهای جاری مانند اژدهایی خشمگین و خونخوار سر بر آورده است برون؛ نخست به مواردی از پدیده آدمخواری در قرن 19 ایران بهصورت گذرا خواهیم پرداخت.
پدیده آدمخواری در قرن19- روایت شده است در آستانه روزهای پایانی جنگ جهانی اول و در دوره حکومت احمد شاه قاجار قحطی فراگیر متاثر از جنگ و ناامنی ایران را به پرتگاه بحرانهای مختلف سوق داده بود و شرایط به گونهای پیش رفت که مردم پس از مدتی به خوردن گوشت همنوع خود روی آورده بودند. «مارتین هنری داناهو» خبرنگار و افسر اطلاعاتی بریتانیا مشاهدات خود را در سفری که در میانه سال 1297 به ایران داشته و در قالب کتابی با عنوان «ماموریت به پرشیا» منتشر کرده مینویسد: «نظمیه تعدادی خاطی را دستگیر کرده است. هشت زن را بازداشت کردهاند که اعتراف کردهاند تعدادی کودک را ربوده و خوردهاند و عذرشان این بود که گرسنگی، آنها را به چنین جرم هولناکی وادار کرده است… روز بعد در هشتم مه، مورد هولناکتر دیگری از آدمخواری کشف شد. دو زن، مادر و دختر، با دستان خونآلود دستگیر شدند. آنها دختر هشت سالهای را کشته و مشغول پختن او بودند که نظمیه ادامه این ضیافت وحشتناک را متوقف میکند. قطعات نیمپخته باقیمانده در یک سبد ریخته شده و جماعت خشمگین دو مجرم بیچاره را به نظمیه بردند… زنان دیگری نیز به دلیل بچهدزدی دستگیر شدند.»
سه سوار ترسناک- محمدعلی جمالزاده پدر داستاننویسی ایران نیز آن وقایع و روزها را در قالب «سه سوار ترسناک» توصیف نموده و اینچنین روایت میکند: «جنگ اول جهانی در آستانه اتمام بود که در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش قحطی، دیگری آنفلوآنزای اسپانیایی و آخری وبا بود. طبقات فقیر، پیر و جوان، همچون برگ پاییزی در برابر حمله این سواران بیرحم فرومیریختند.» جمالزاده همچنین با توصیف قحطی و کمبود غذای فراگیر در جایی آورده است که «مردم مجبور بودند هر چه را که میتوانستند بجوند و بخورند و… بعد از مدتی به خوردن گوشت مردگان روی آوردند.»
آدمخواری به شیوه قرن21- اکنون طی ماههای اخیر در سیستان و بلوچستان قتل و کشتار در اقصا نقاط مختلف این استان با انگیزه سرقت اموال شهروندان بیش از هر زمان دیگر ابعادی گسترده و قابل ملاحظه به خود گرفته و همین امر به مخاطره افتادن امنیت اجتماعی، جانی، مالی و روحی و روانی ساکنین این استان پهناور و محروم را موجب شده است. پدیده خشونتآمیزی که گرچه برخی فعالان عرصه اجتماعی اکنون دلیل پررنگ شدن آن را قدرت گرفتن شبکههای اجتماعی و تمرکز رسانهها و فعالین مجازی بر اینچنین حوادث و موضوعاتی میدانند اما با اندکی تامل و مقایسه آن نسبت به همین سالهای نزدیک یعنی درست زمانی که شبکههای اجتماعی در این استان اوج قدرتنمایی خود را تجربه نموده تعدد چنین قتلهایی و جسورتر شدن سارقان آنهم در اجتماع و کوچه و خیابان و در مقابل دیدگان ناظران و حاضران چندان سابقه نداشته، بنابراین فرضیه رسانهای شدن و انعکاس گسترده در شرایط فعلی اصلا نمیتواند دلیل کافی برای عادی بودن سرقتهای خشونتبار و مرگآفرین باشد. با این اوصاف اگر قتل شهروندان در ملاعام و از هستی ساقط کردن همنوعی توسط سارقان با انگیزه سرقت اموال و به تاراج بردن داراییهایشان در قرن 21 را نتوان همان نمونه آپدیت شده آدمخواری قرن 19 عنوان نمود و عاملان چنین جنایتهای مذموم و غیرانسانی را همردیف با آدمخواران قرن 19 دانست پس چه نسبت بهتری برای این اعمال خشونتبار میتوان یافت؟! سه سوار ترسناک سیستان و بلوچستان- حال با اندکی بررسی قتلهای متعدد ماههای اخیر در کوچه و خیابانهای استانی که بر سکوی بالاترین آمار بیکاری کشور ایستاده و جنبه خشونتآمیز گرفتن و مرگبارتر شدن سرقتها میتوان سه سوار ترسناک در این استان را بیماری «کرونا»، « انسداد مرزها» و «اوضاع بد اقتصادی» عنوان نمود که منجر به گسترش ناامنی اجتماعی و رشد بیکاری و تضعیف اقتصاد و معیشت خانوادهها شده است. اکنون نمیتوان برای مهار این سه سوار ترسناک که خنجر از نیام بر کشیدهاند و راست و حسینی در کوچه و خیابانها مشغول تاخت و تاز و قتل و غارت هستند و غلبه بر خشونتها و بالا بردن ضریب امنیت اجتماعی شهروندان بدون توجه بر اشتغال و تولید و بازگشایی مرزها در این استان برنامهریزی نمود و تمرکز.